می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

دنیــاى فاسـدِ غـــرب خـواســت بـروزِ زن را، شخصیتِ زن را در روش‌هاى غلط و انحرافى که همراه با تحقیرِ جنسِ زن است، به زور به ذهنِ دنیا فرو کند. زن براى این‌که شخصیتِ خودش را نشان بدهد، بایستى براى مردان چشم‏‌نواز باشد. این شد شخصیت براى یک زن؟! بایستى حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوه‏ گرى کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیمِ زن است یا تحقیرِ زن؟ این غربِ مستِ دیوانه‌ی‏ از همه جا بی‌خبر، تحتِ تأثیر دست‌هاى صهیونیستى، این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمتِ زن به این نیست که بتواند چشمِ مردها را، هوسِ هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیلِ زن نیست؛ این تحقیرِ زن است. عظمتِ زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفافِ زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده‌است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزتِ مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساسِ تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جاى خود به کار ببرد، آن تیزى و برندگى ایمان را هم در جاى خود به‌کارببرد. این ترکیبِ ظریف فقط مال زن‌هاست؛ این آمیزه‌ی‏ ظریفِ لطافت و برندگى، مخصوص زن‌هاست؛ این امتیازى است که خداى متعال به زن داده‌است.

ولی امرم،امام خامنه‌ای (حفظه الله)
-----------------------------------------------
این وبلاگ کهفِ دلتنگی های من است.
این‌جا حرف‌هایی را می‌نگارم که مرا به تعالی برساند و امید که سایرین را نیز! هرمِ این نگاره‌ها شاید قندیل‌های جهل و غفلت را ذوب بتواندکرد...
"می‌خواهم زن باشم"
آن‌گونه که "زهرا" بود...
و این آرمانِ من است!

آن‌چه گذشتــــــــ
لطفـــــ دارد خواندنشان

پستی از جنس پ.ن!!! (1)

جمعه, ۸ بهمن ۱۳۸۹، ۰۵:۱۹ ب.ظ

1."آیا آنان که با تیغ ریش می زنند با آنان که با ریش تیغ می زنند برابرند؟!"

این را هفته گذشته دوستی برایم یادآور شد که موجب گشت بارها برای خود تکرارش کنم و اندکی هم به آن سلول های خاکستری بی مصرف ذهنم فشار بیاورم!به نتایج جالبی رسیدم!

مصادیق هم برای دو مورد مذکور،بسیارند الحمدلله... و تازگی ها برای مورد دوم،بسیارتر!!!

2. چهارشنبه،29 ام دی ماه،اتفاقی افتاد که کمترین نتیجه اش برایم چندین ساعت اشک و دل شکستگی شدید و خاطره ای تلخ بود.

دوستی که همدردی اش تسلای دلم بود،اینگونه می گفت: "اشک هایی که برای خدا می ریزند،شورند اما اینگونه اشک ها تلخ"

یک شب پس از این جریان،در کهف دلتنگی هایم در حرم،خاطره اشک های تلخ اشک های شور بسیاری را روانه ساخت!

3.شب جمعه هفته گذشته در همان کهف دلتنگی هایم،دقیقاً در اوج دل شکستگی و بارش اشک،به ناگاه چشمم به جمال ... روشن که نه،تاریک شد!

ضد حالی بود بس ضد حال!!!به آنی اشک در دیده و بر صورتم خشک شد.بماند که پس از آن هم حال چندان خوشی دست نداد!

هنوز هم نمی دانم حکمت مکتوم دیدار آن ... در آن حال چه بود!

4.فراغت بال در هفته ای که سپری شد،اندکی بیشتر از هفته ها و ماه های پیشین بود.

تا آنجا که زمان و مکان اجازه می دادند،کتاب مطالعه نموده (ریا که نبود،بود؟!!!) و کارهای عقب مانده ام را به فعلیت رساندم.

محض اطلاع نت هم با ما در حالت قهر به سر می برد،تا چهارشنبه.اما کامنت های تلنبار شده دوستان هم خشنودم گردانید،هم شرمنده...

در این هفته نبود بنده،همگان به تکاپو افتاده و آپ شده اند.تا باشد از این هفته ها و نبودن ها و آپ ها!

5.این پست خیلی به دلم ننشست.(شاید چون به عاشقانه هایم با محبوبم عادت کرده ام!)شما بزرگواران را نمی دانم.

هفته گذشته به دلیل دل شکستگی (که در بند 2 بدان اشاره شد) جای آپ داشتم،اما دلش را نه!

برای شادی دل دوستان (!!!) نوید این را می دهم که در آینده ای نامعلوم اما نه چندان دور،پستی در وب خواهم گذاشت که با تمام شباهت هایش به پست های پیشین،بسیار خاص و البته دلنشین است!

این خود پنداری مثبت و خودشیفتگی محض هم شده است آفت جان!همان به که بگویم فقط خودم پیش پای خودم بلند می شوم،البته ظاهراً "فقط" خودم!!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۱/۰۸
ناموس خدا

نجواها  (۷۵)

سلام
با یک مطلب علمی که در باب تربیت است به روزم
چون علمی نوشتم به نظراتتون شدیدا احتیاج دارم


سلام
تبلیغ دیر رسید!
من که سر در نیاوردم یا خوب بودید یا بد؟؟؟؟
هر چه بودید خدایی باشید


خوبش کجا بود؟!!!
سپاسگزارم.
شما هم همین طور
به به ! به به! میبینیم باز جمله هایی رو که ما بهتان گفتیم گفتید!!! ریش و تیغ و اشک تلخ و شور و...به به! باز خوبه ما تو وب شما حضور فعال داریم!!!!
بسیار مستفیض گشتیم ناموس بانو.!!!سلام. خوبی خانومی؟؟این هفته حرم مث هفته های پیش خوش نگذشت!گفتیم بگیم شاد شی که بودنت برایمان بسی مهمه!
یه تفاهم!منم از شنبه تا پنجشنبه اینترنت نداشتم. درکت میکنم چی کشیدی؟؟؟
خوشم میاد این ضد حال سه نقطه ,هم تو وب شما یادی ازش شد هم تو وب ما!!!.بره شاد شه!


سلام مهسای من
تو کلا حرفهای خیلی قشنگی به من می زنی.خدا بهت خیر دنیا و آخرت رو بده دختر مامان.
شب جمعه این هفته من به شدت داغون بود(گریه)
ضد حال!!!وای یادش که می افتم،دلم می خواد جیغ بزنم...
سلام عزیزم
چرا بهم نگفتی چی شده
در اسرع وقت باید ببینمت و برام تعریف کنی وگرنه خونت پای خودته ها!!!!
شدیدا منتظرم که بیای و اون زیبا نوشته های دلت رو که وعده اش رو دادی،بذاری تو ولباگت!!!
منتظرتم



سلام طلای خودم
اگه نگم،منو می کشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
منتظر باش...و دعا کن که زود کاملش کنم و به ثمر برسه.
یه سوال؟
...
....
.....
......
.......
........
.........
..........
...........
چرا شما زنا اینقد جیغ جیغو هستین؟یا همش در حال گریه و باد کردنید(بپا نترکید) یا میخواین همش جیغغغغغغغغغغغغغغ بکشین.
کاش یه ذره منطق مدار بودین و مثل نی نی ها کاراتونو با گربه و زاری پیش نمی بردید!!! اه
راستی مگه کی رو تو حرم دیدید؟ نکنه ... بوده


ما زنها جیغ جیغو نیستیم!
اگه گریه میکنیم،بخاطر اینه فشارهای زندگی وادارمون میکنه غصه ها رو یه جوری تخلیه کنیم تا رو دلمون تلنبار نشه و باز هم بتونیم برای جامعه(شاید آرمانی) انسان تربیت کنیم.
جیغ هم یه جور تخلیه فشاره.اما هیچ وقت از روی خوشی و سرمستی جیغ نمی کشیم!
به نظر شما اشک منطق نداره؟!یعنی وقتی امیرالمومنین بخاطر مصائب زندگی و نامردی مردنمایان کوفه با چاه درددل میکردن و اشک میریختن،کاری بی منطق انجام میدادن و یا نعوذ بالله مثل نی نی ها...
این اشکهای حضرت هم از نوع اشکهای تلخ بوده،باز هم شما بهشون نقد وارد می دونید؟!
اسمی رو که حدس زده بودید حذف کردم،چون اینجا نباید اسمی از شخص خاصی برده بشه.ضمنا اگه میخواستم بقیه بدونن کی بوده،خودم می گفتم!
در جواب حدس شما هم باید بگم شاید بله،شاید خیر!
در مورد بند اولت:
به نظر تو اونهایی که با تیغ ریش میزنن برابرترن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
کم پیدا میشن افرادی که با ریش تیغ بزنن...
ولی چی باید بهت بگم جز اینکه:جور دیگر باید دید عزیزم
چشمهاتو بشور گلم. مثل همین الان من.
از اول شروع کن و برو جلو


سلام
به نظر من بین اونهایی که با تیغ ریش می زنن،میشه مرد پیدا کرد اما اونهایی که با ریش تیغ می زنن اصلا ارزش ندارن که حتی براشون جنسیت تعیین شه!!!
گفتم که مصادیق برای مورد دوم بسیارتر شدن متاسفانه!
چشمهامو شستم اما متاسفانه مدتی هست که خیلی ها مجبورم می کنن با اشک بشورمشون!!!پاک تر هم هست البته!!!
من به آخر خط رسیدم دوست جون...
یه بدعت ناپسند(البته از دید بنده)توی جاد رایج شده اونم اینه که از ائمه، شهدا و بزرگان واسه توجیه کارامون استفاده می کنیم( راجع به این موضوع در وبلاگم مطلبی میذارم و توضیحات کافی رو میدم).شما هم ظاهرا از این قاعده مستثنی نیستین...
من کلا معتقدم کسی که وارد همچین تشکلی میشه باید خودش رو واسه خیلی از مصائب آماده کنه... به هر حال منظورم اصلا این نبود که حق گریه و زاری رو باید از انسانها (به خصوص زنان) گرفت وگرنه دق می کنن و ...
درباره اون شخص هم حق با شماست نباید اسمی (هرچند مخفف) ازشون می بردم


اولا استفاده از سیره عملی بزرگان دین نه بدعته و نه ناپسند و نه فقط در جاد رسمه!
ثانیا استفاده از این سیره ها برای توجیه اعمال نیست.مگر نه اینه که باید الگوی رفتاری ما باشن؟!این استفاده ها درس گرفتنه و اصلا تقلید نیست.ما از اعمال بزرگان دین در جهت بهبود اوضاع زندگی خودمون بهره مند میشیم تا به سعادت دنیوی و اخروی برسیم.
هیچ کس حق نداره این حق رو از انسانها بگیره!ما زنها از دست آدمهایی دق میکنیم که از مردی فقط اسمش رو دارن.مردنمایان نامرد...(با احترام به تمام مردان مرد روزگار)
بله.اجازه ندارید اسم کسی رو ببرید.قرار نیست خوانندگان محترم وب من بدونن ضدحال من چی یا کی بوده.شما هم از این قاعده مستثنی نیستید.
ضمنا کسی که وارد همچین تشکلی باشه،باید غلط های املاییش رو هم اصلاح کنه که من خودم زحمتش(!)رو برای کامنت شما متقبل شدم!!!
راستی شناختمتون!محض اطلاع...
سلام
اینکه شما این فکر ها را در سر می پرورانید جای بسی خوشحالی است متاسفانه اینگونه فکر کردن برای پیشرفت کسی نیست واین ضربه ای است که اکثرا مذهبی ها می خورند به عنوان یک فرد دغدغه مند به شما می گویم اگر بتوانید تفکری بسیار کاربردی وبسیار سازنده داشته باشید خیلی خوب است متاسفانه دشمن از همین تفکرات پخته وبسیار جوامع پسند انتخاب می کند وبه خورد ما می دهد ما هم سمعا و طاعتا هستیم اینگونه نمی شود که ما را به جایی ببرند که خودشان می خواهند
از اینکه سر شما را به درد آوردم عذر می خواهم
یا علی خداحافظ


سلام
ببخشید منظور شما کدوم فکرهاست؟!
حرفهاتون بسیار منطقی است اما حقیقتا متوجه عمق مطلب نشدم.لطفا توضیح اضافه ای...
خدانگهدار
مضامین و قلم بسیار جالب و زیبا و مثل همیشه در هاله ای از ابهام...

قلمتان جاری

التماس دعا
یا زهرا


ممنون از نظر لطف شما.
در هاله ابهام بودن هم عالمی داره.نه؟!
محتاجیم به دعای خیر
اولا هویت من خیلی هم مخفی نیست.سبک نشونیه ایمیل بنده تابلو هست که کی هستم.ضمنا هم لحن صحبت و هم نام انتخابی بنده (Antizan)باتوجه به سوابق گذشته خیلی دور از ذهن نیست.!!!
ثانیا کامنت قبلیم رو مثل همیشه با توجه به عجله ای که داشتم پر غلط نوشتم که قبول دارم اشتباه زیاد داشت
ثالثا من ایرادم به این هست که با مطالبی که تحت هر عنوان و با هر هدف بیان میکنیم نباید این رو واسه مخاطب تداعی بشه که خدایی نکرده .........
بیخیال.فردا (1390/11/10) وبلاگم ان شاالله آپ میشه سر بزنید
www.ketmanehaghighat.blogfa.com


بله.شما اصولا تابلو هستید!
باز هم بله.کامنت قبلی رو فقط بخاطر اینکه عجله داشتید،پرغلط نوشتید!
خدایی نکرده چی؟!
خدمت می رسم.
اخر باتیغ ریش بزنیم یا با ریش تیغ قاطی کردم!!!!!!!!!!
اینو جمله رو همیشه یادت باشه (این نیز بگذرد)
همیشه در مقابل مشکلاتت خودتو جای دیگرانی که شرایطشون بدتر از توست بگذار و خدا تو شکر کن.
هستند کسانی که ممکن است کنارت باشند و تو ندونی و دردهاشون از تو بدتر باشه اما سعی بر صبوری دارند .
اجازه نده که حس شکست بهت غالب بشه و کسانی از غم تو خشنود.
منتظر اون پستی که ازش تعریف کردی هستم .
شیطون با تبلیغت مخاطب جذب میکنی ها ؟!!!!!!!!!!!!
در ضمن مهسا جون مستفیذ نه مستفیض


تو با هر چی میخوای،هر چی بزن!!!
هیچ وقت فکر نکردم من سخت ترین ها و بدترین ها رو دارم ولی وقتی شخصیت متعالی ندارم...
تو وب های بقیه که تبلیغ نکردم(ناراحت)
همون "مستفیذ" که میگی!!!تقصیر منه که آبرو داری کردم(چشمک)
بی صبرانه منتظر پستی که در آینده میذاری هستم.
هر که در این باب مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند...
انشالا روزای خیر و خوشی رو پیش رو داشته باشی و این سختی ها تموم بشه

راجع به جمله اولت: واقعا جالب بود.
ایمان دارم به:
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست هرکه علی گفت که درویش نیست!


منتظر باش تا صبح دولتت بدمد(نیشخند)
جدا دعا کن زود تموم شه...
شعر خیلی جالبی بود.بهش فکر کردم اساسی!!!
سلام

اونجاهایی رو که سردر آوردیم به دل نشست ... اما بقیه اش یا مدارج تحصیلی بالاتری برای فهمش لازم داشت یا کلمه ها یکی در میان سانسور بود

به هر حال موفق باشید ... شاید ما ظرفیت فهم اصلش را نداشتیم و یا شاید زیادی خصوصی بود که در هر دو حالت فهمیدنش به ما مربوط نمی شود


آپم با : سر و ذکر


سلام
هیچ کدوم از دو موردی که فرمودید،صحیح نیست.
گاهی لازمه یه ذره مرموز نوشت تا فقط اونها که باید،به خودشون بگیرن!!!
هیچ کدوم از دو مورد بعدی هم که فرمودید،صحیح نیست!
چرا کامنتی که برای دوست قدیمیم گذاشتم رو نذاشتی؟
اگر نمی تونی بذاری یا نمی خوای بذاری بگو برم یه وب دیگه حرفم رو بزنم
شوخی ندارم دلم می خواد حرف هام رو بشنوه


شما کامنت شخص بنده را مطالعه بفرمایید،متوجه مطلب خواهید شد.
اگر می خواهید حرفهایتان شنیده شود،مستقیما می توانید این کار را انجام دهید.نیازی نیست که...
عجیب می فهمم چه می گویی سیما جان!

بروزم!


عجیب که می فهمی چه می گویم ساقی جان!
خدمت می رسم.
این بار خودم می نویسم،اما نه برای خودم.بل برای همه آنان که می دانند و نیز برای همه آنان که نمی دانند!
اینجا وبلاگ شخصی بنده است و نوشتارهایش حرفهای من است به معبودی که می پرستمش!تمام آنچه که دراین وبلاگ قرار می گیرد،مسائلی است که به شخص بنده مربوط می شود.حتی اگر گاهی(شاید پ.ن ها)اشاراتی چند به مسائل حاشیه ای تشکیلات داشته باشد،اما هیچ گاه نباید فرض شود که اینجا مامنی برای جنجال های تشکیلاتی است!
دوستی با عنوان "برای دوست قدیمی،زینب" کامنتی ارسال کرده بودند که ابدا صلاح ندانستم علنی گردد.چرا که چه در پست و چه در کامنت ها بحث خاصی از تشکیلات نبوده است که نیازی به پیگیری داشته باشد.
با آرزوهای خوب برای همه
التماس دعا
سلام
تازه با وبلاگ شدم آشنا شدم .
با مطلب ((روز رستاخیز(قیامت)))به روزم.
خوش حال میشم اگه بخونید.
خدا نگهدار


سلام.
خدمت میرسم.
اصولا تابلو هستم؟ظاهرا خیلی از دست بنده شاکی هستید؟!!!
"خدایی نکرده ..." یعنی هرچی دلتون می خواد و برداشت میکنید جای سه نقطه بزارید
با اینکه امروز یه سفر غیرمنتظره و البته یک روزه برام پیش اومد، اما ان شاالله تا آخر شب وبلاگم رو آپ میکنم
یادآور بشم که خیلی مهمه نظرات رو با چه لحنی میخونید، واسه همین خواستم بگم لحن نظرات بنده اصلا پرخاشگرایانه نیست که با توپ و تشر !!! جواب میدید.
در آخر باید اشاره کنم که همون خط اول پستتون کاملا به برخی افراد درون تشکیلات جاد اشاره داره .هر چند غیرمستقیم بیان شده اما از صد تا فحش هم بدتره .(این قسمت رو حتما با لحن ملایم بخونید).البته بنده مخالفتی هم با مطرح شدن این مسائل با این سبک نوشتن ندارم،اما خواستم بگم که خط اول پستتون با کامنتی که گذاشتین قدری تناقض داره.
ضمنا شما که وبلاگ نویس قهاری هستید،توجه داشته باشید که یکی از اصول وبلاگ نویسی حرفه ای اینه که یا نظر رو تایید نکنید و یا کاملا بدون دخل و تصرف اون رو درج کنید.البته این از لطف شماست که زحمت اصلاح نظرات پرغلطی مثل نظر بنده رو انجام میدید.
یاعلی


1.تابلو هستید یعنی عبارتهایی خاص در کلام شما هست که در کامنت ها هم تکرار میشه.همین!
2.بله.سر زدم و چیزی یافت نشد!انشاالله خدمت می رسم.
3.توپ و تشر همون زبان سرخ هست دیگه،بله؟!
4.بله اشاره داره اما وقتی اسمی از کسی برده نمیشه،قضیه هم متفاوته.من به این قبیل آدمها اشاره کردم و همه دوستان حق دارن درموردش اظهار نظر کنن اما وقتی حرفی از مسائل دیگه بین اون خانم و بقیه مطرح نیست،نباید اظهار نظرها هم صورت بگیره.این منطقیه!
5.وقتی بلاگفا گزینه ویرایش داره یعنی به صاحب وبلاگ حق دخل و تصرف رو داده!حالا اینکه کدوم اصل وبلاگ نویسی حرفه ای حرف شما رو میگه،من بی اطلاعم.در ضمن من فقط برای دلم می نویسم و هیچ ادعایی هم ندارم که وبلاگ نویس قهاری باشم!
6.اون شکلک گریه خیلی جالب بود!!!
سلام
سایه تان سنگین شده
قبل ترها سری هم به خواهرتان میزدید؟؟!
باید اقرار کنم قلم شیوایی دارید و در عین حال متفاوت
در پناه خالقمان به خدا میسپارمتو منظر حضور گرمت هستم


سلام
عذرخواهی می کنم خواهر عزیزم
قلم شیوا؟؟؟متفاوت؟؟؟
در این پست که نویدش رو دادم،به دلیل این دو صفت می رسید.(البته اگر واقعا لایقشان باشم!!!)
حتما سر می زنم.
یا علی
سلام.
امشب یه سر به کامنتاتون زدم!
عجب شماها درگیرین!!
خندیدیم!!


سلام خانم کم پیدا
ما جز درگیری کار دیگه ای نداریم!!!
شاد کردن دل مومن ثواب داره!
لبخند ملیح در تمام لحظات...(نیشخند)
واحد خواهران جاد(!) فردوسی!
پاشو بیا وبم!


واحد خواهران شاید سابق جاد فردوسی هم اکنون به وب شما سر می زند!!!
سلام.
راستش رو بخواین من که نفهمیدم چی شد دل کسی دلت رو ریش کرده کسی به دلت تیغ زده ...
راستش از اون جمله بالای قالبتون خیلی خوشم اومد که گفتید میخواهم زن باشم منم از زن بودنم خیلی خوشحالم و خدا رو شکر میکنم.
راستش با اجازتون لینکنون کردم.


سلام
بند اول خیلی به دل ارتباط نداره.ریش و تیغ مبحثش از دل جداست!
من با این "می خواهم زن باشم" و "ناموس خدا" عالمی دارم.
من هم لینکتون میکنم.
سلام
امیدوارم دیگه (؟بدتر از)عزرائیل رو در کهف دلتنگی هاتون نبینید...! (البته اگه هم ببینید حداقل خوبه که تو حرم به فیض شهادت نایل میشید!)
خدا رو شکر شما از تعطیلاتتون استفاده کردید؛ به ما که زهر شد.
امیدوارم مطلبی غیر از "عاشقانه" هم در وبلاگتون ببینیم.(نه اینکه اونها خوب نیستن ها...)


سلام
یعنی اگه تو حرم عزرائیل ببینم شهید محسوب میشم؟؟؟!!!چه خوب!بعد از این دنبالش میگردم!!!
تنها استفاده ام از تعطیلات فقط کتاب و انجام کارهای عقب مونده بود وگرنه مسائلی شخصی بود که فقط میتونم بگم خیلی بد بود!!!
مطلبی غیر از "عاشقانه های من و محبوبم"،چشم!
۱۱ بهمن ۸۹ ، ۱۵:۴۴ سیدالعارفین
سلام
خسته نباشید!!!!


سلام
درمانده نباشید!!!!
سلام
با مطلب عفاف و حجاب(قسمت اول)به روزم


سلام
میام
سلام.
"ای خدای تنهایان وبی مونسان وبی کسان !ای مخاطب دردهای نگفتنی ! اگر بناست بسوزیم طاقتمان ده ! واگر بناست بسازیم قدرتمان ده!"
درضمن این شکستنا همش حکمت داره حتی دیدن اون... هم!!!!!!
خدایا شکر بابت ان شکستنای زود به زود.....
یازهرا


سلام
خیلی زیبا بود.بی نهایت ممنون
بله.من هم میدونم دیدن اون...حکمت داره که البته مکتومه!
سلام
با مطلب روز رستاخیز قسمت دوم به روزم


سلام
باز هم میگم میام.
دعای دل شکسته ، زود مستجاب میشه ، "التماس دعای ظهور"


بله.چون...
ان الله فی قلوب منکسره
سلام ازاده جون به منم سر بزن......خوشحال میشم


سلام
آزاده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حالا سر میزنم.امیدوارم ناراحت نشی!!!
اینم ادرسم.باباییییییییییییی


ممنون
۱۳ بهمن ۸۹ ، ۱۴:۵۴ مشاوره سنگ صبور سعا
آقای من مولای من نه آقای ما مولای ما

امشب پخش مستقیم حرم زیبایت را نشان می داد شبکه جوان ایرانی چشم به آن گنبد زیبای سبزت افتاد سبز ملکوتی سبز روحانی

ولی حرمت آقای ما مولای ما رسول خدا (ص) پیامبر مهربانیها رحیم رحمان

بخشنده سخی همه تو را به کرم و بزرگواری می شناسند

وای خدای ما پس کو مسلمانانت کو سینه زنانت چرا حرمت در شب شهادت اینقدر سوت کور است آقای من نه آقای ما تو غریبی یا فرزندت رضا (ع) شه ارض و سما

آقای من کو داعیه داران مسلمانی کو امت واحده

کجاست برادری و برابری....
اولین دلنوشته ام بروزم ...
مشاوره سنگ صبور سعا


خیلی زیبا نوشته بودید.
خدمت می رسم.
سلام!
اوله پستت به یه چیزه دیگه اشاره کرده بودی ولی ادامه اش درمورد یه چیزه دیگه بود....
گلکم...چیا دیدی و شنیدی که اینطوری دل شکستت کرده؟
نبینم آبجیم ناراحت باشه .البته بعضی وقتا همین ناراحتی ها به زندگیمون رنگ الهی میده.قبول داری؟
فعلا


سلام
بند بند بود دیگه!
تکرارش هم ملال آوره!
کاملا حرفت رو قبول دارم.همین جوریه که می تونم تحملشون کنم.هرچند گاهی حتی تحمل هم مشکل ترین کار دنیاست...
۱۴ بهمن ۸۹ ، ۰۹:۳۰ عاشق کوهستان
سلام دوست عزیز

برای دلت خوب قلم زدی ........... آفرین

استفاده شد و لذت بردم
متشکرم


سلام
ممنون از لطف شما
موفق باشید
سلام
من در جریان نیستم
ولی امیدوارم الان ناراحت نباشید
با آقای غریب آپم و منتظر


سلام
راستش معنی ناراحتی رو گم کردم!!!شاید رسما ناراحت نباشم اما گاهی که یادش می افتم،بدجور اذیت میشم...
حتما میام
سلام.
آره دیگه.تا حوصلم سر میره قالب عوض میکنم..قشنگه این قالبه؟


سلام
کار از حوصله سر رفتن گذشته ها!!!همون تیک داری طلا...
سلام دوست جدید!
تازگیا به این فکر میکنم که اگه هممون باورمون میشد که روی این سیاره ی رنج مسافریم هیچکس دل اون یکی رو نمی شکست.
حرم آقا رفتین بهشون بگو آقا جان لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده
حال خوشی ندارم واسم دعا کنید.
یازهرا


سلام دوست من
راست میگی.باور دارم که:
"آنچه بر لوح زمان می ماند،راه و رسم سفر است.رهگذر می گذرد"
انشااله لایق وصل باشی.
چشم.تو هم برای من دعا کن.
سلام خانم گل!دلمان برایتان تنگ شده !این دومین 5شنبه است که باهم حرم نرفتیم!باب نشه ها!

ضمن عرض تسلیت و التماس دعا

با دست نوشته " مسلمان شناسنامه ای(!) " به روزم!


سلام مهسای زندگی
انشاالله باب نشه.گفتم که حرم با تو شده عادت.یه عادت دوست داشتنی..
بالاخره این پستت رو شد!!!
با جدیدترین مطلبم: "خداوند گریه کرد" در خدمتتون هستم.


خدمت می رسم
سلام شمع محفل دوستان.دلم همچو امواج ریا بی تاب دیدنت. کجایی طراوت بهاری؟فلشت دستم مونده. عاشق دلنوشته های دل انگیزتم مهربون


سلام عزیزدلم
اوه اوه...شمع محفل دوستان منم؟؟؟؟؟؟؟؟
فلش قابل تو رو نداره.
ممنون از نظر لطفت ولی من عاشق خودتم(چشمک)
مقصر اصلی کیست؟
نظرسنجی حوادث اخیر جاد در www.ketmanehaghighat.blogfa.com


خدمت می رسم
۱۵ بهمن ۸۹ ، ۱۱:۵۸ جادمند(=جادپوی دردمند!)
قالب وبلاگتون مشکل داره ها. حالا از ما گفتن بود...باز این ع.مشتاق دبیر گیر میده


این قالب با تموم شدن ماه عزا عوض میشه.اندکی صبر...
جمله آخر جالب بود!!!!!!!!!!!!!!!!
شفاف سازی وقایع اخیر "جاد" در:

"جـــــــــــــــــاد پـــــــــــــــــوی"

{برای آنکه می خواهد بیشتر بداند...}


خدمت می رسم
۱۶ بهمن ۸۹ ، ۰۶:۳۹ ناموس خدا (حاج خانم)

فقط خواستم بگم منم ناموس خدایم
و یکم با این کار انرژی از نوع شیطنت هام بدم
اگه راست میگی جلومو بگیر

اما مگر دستم به اون نامرد نرسه



نه جلوی تو و نه هیچکس دیگه رو برای ناموس خدا بودن نمیگیرم.اما جون من ازش سوء استفاده نکنید.بابا مثلا خیلی ها حاج خانم هستن اما در صحنه وبلاگی (مخصوصا بین اعضای جاد) هیچکس به جز تو حاج خانم نیست!
راستی اسمت باید بشه"حاج خانم(ناموس خدا)"!
من نمیدونم کی از خراب کردن من سود میبره(گریه)
دستت که بهش رسید،به منم بگو که باهاش کار دارم اساسی.(عصبانی)
سلام. نمیدونم چرا بعضیا فکر میکنن تو وبلاگ یه نفر دیگه میتونن کل کل کنن یا دق دلی های شخصی شونو خالی کنن. به ناموس خدا و من او و هر کس دیگه چه؟ پیشنهاد میکنم تو وبلاگاتون یه فرهنگ کامنت گذاری هم نصب کنین که افراد قبل از گذاردن کامنت اجبارا اونو مطالعه کنن.به دلیل شبهه های زیادی که در این مدت نسبت به بنده روا شد و به پیشنهاد دوستان دلسوز ازهمینجا اعلام میکنم بنده کامنتی برای کس دیگه تو این وبلاگ نذاشتم و همه کسانی که با اخلاقیاتم اشنا هستند قطعا مرا از این بازی های کودکانه (خاله زنک بازی) به دور می دانند.
با عذر بی نهایت از ناموس خدا


سلام عزیزدلم
چه دل پری داری!
جانا سخن از زبان ما می گویی...
تمام اتفاقات ناگواری که برای فرد فرد تشکیلاتمون رخ میده،از پیامد های ناخوشایند فتنه است.هر کسی از هر جا زخم میخوره،میخواد یه جوری سر یکی دیگه خالی کنه.
حرفها بسیاره طلای من.تو دنبال حق باش و هر وقت پیداش کردی،تمام تلاشت رو بکن تا محکم تو دستات نگهش داری.همین!
من میدونم اون کامنت که منظورته،کار تو نبوده!
هیچ نیازی هم به عذرخواهی از من نیست.
التماس دعا
معــــرفی کتـــــــــــاب:
کتاب "آذرخش کربلا" نوشته آیت الله محمد تقی مصباح یزدی
پاسخ به بسیاری شبهات را در مورد واقعه عاشورا ، اهداف امام حسین (ع) ، تبیین وظیفه ما در برابر امویان و زبیریان زمانه است. خواندنش را به شدت توصیه می کنم چرا که علاوه بر محتویات مذهبی شامل مباحث سیاسی نیز هست...
هم چنین می تونید با عضویت در سایت http://www.irnetbook.com در مسابقه مربوط به اون و دیگر کتاب ها هم شر کت کنی.


متشکرم
عجججججججججججججججججججب !
میبینم که قالب عوضیدی؟!
دیگه کله سحر به من نزنگ


اول سلام!
بله دیگه.دو ماه عزا که تموم شد و ماه مبارک ربیع الاول هم که حلول شد،گفتیم یه تنوعی داشته باشیم!
حالا خوشگله؟
اون ساعت که زنگ زدم،کله سحر بود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام. اگر بگذارند من هم دوست دارم زن بمانم. ناموس خدا
کلی پز داره..........زن ریحانه است.......ناموس خداست.



سلام
خوشحالم که ناموس های خدا دارن زیاد میشن!
بله!!!
سلام.خداقوت
قالب قبلی وبتون حس کربلا بهم میداد
ی جورایی بوی خانم زینبم میداد واسه این هروقت میومدم قرار میگرفتم.
در هرحال موفق باشید.


سلام
منم هم قالب قبلی رو خیلی دوست داشتم ولی خب بهرحال ربیع الاول ماه مبارکی هست.هر چند این قالب هم غم داره!
خوبه که بهانه ای برای قرار داشتی.
ممنون
توهم همین طور

سلام مامانییییییییییی
اووووووووووووووووووووووووووووففففففففففففففففففففففففففففففف
چه قالبیییییییییییییییییی!
فقط پیشنهاد می کنم تا براش و برای دلیل انتخابت منحلت نکردند سریعا وجه انتخابت رو از این تریبون عمومی اعلام کنی!!!!


سلام دختر گل و بی وفای من
تو چرا مامانت رو تحویل نمیگیری؟(ناراحت)
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مگه قالبم بده؟
منو منحل کنن؟کی میخواد منحلم کنه؟
۱۷ بهمن ۸۹ ، ۱۲:۳۰ بهاره مقدم
سلام
خداقوت جالب بود
سی وسه سالگی انقلابمون مبارک همسنگر
دعوتید به درامتدادصبح با "تو نزدیکی"
درپناه حق
علی علی


سلام
ممنون
بر شما هم مبارک
حتما میام
علی یارت
۱۷ بهمن ۸۹ ، ۱۷:۵۰ سیدالعارفین
انصافا استعداد سرکار همونطور که قبلا گفتم داره توی این وبلاگ حروم میشه!
آگه کمی منسجم تر بنویسید یه ناشر حتما پیدا میشه تا این دلنوشته ها رو چاپ کنه!
اسمش رو هم میشه گذاشت /اشک نامه/ (!!!) هر وقت کسی دلش واسه گریه کردن تنگ میشه می تونه بخونه و مث ابر بهار زار زار گریه کنه!
روش فکر کنید!


استعداد چندانی هم که نیست ولی اینجا حروم هم نمیشه!
مگه چند نفر غیر از اعضای محترم جاد اینجا میان که حالا ناشر هم پیدا شه؟!!!
اشک نامه!!!جالب بود!
همیشه میگن "آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند" ولی ظاهرا باید گفت "آنچه از اشک برآید لاجرم اشک درآرد"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
یک سوال:پیش اومده که جنابعالی هم دلتون برای اشک ریختن تنگ شه و بخونید و ...؟؟؟!!!
مامانی سلام
خیلی خوشحال شدم که دیدمت امروز
خدا حفظت کنه که واسمون مامان بمونی!
بهم سرک هایی بزن جییییییییگگگگگگگگگگگر!


سلام دخترکم
منم خیلی خوشحال شدم!
انشاالله که حفظ کنه(!) ولی مامان بی مامان!!!
چشم.


چه بزم شاعرانه ای .!


بترکه چشم حسود(چشمک)
سلام.
چندروزه سرمیزنم انگار خبری از بروز کردن نیست.
خوشحالم که چندوقته قرار گرفتین.
واسه من بیقرارم دعا کنید.


سلام
آپ میشم انشاالله
تو گفتی وقتی قالب قبلیم رو میدیدی،قرار میگرفتی!
حتما...

۱۹ بهمن ۸۹ ، ۰۹:۴۱ سیدالعارفین
پیش که میاد ولی اشک ریختن نیاز به رقت قلب داره که خب سنگدلی ما این اجازه رو نمیده!!!!!


چه جالب!
گمان نمیکنم واقعا اشک ریختن نیاز به رقت قلب داشته باشه.در مورد من که حرف شما صادق نیست!
سلام.
منتظرم(البته نه منتظر دل شکستگی که بنده هاش ....)
بله چون ارادت خاصی ب خانم زینب دارم....
(راسش قالبت به مطالبت نمیخوره غم داره ولی نه غم معنوی.....)


سلام
پست بعدی متاسفانه یا خوشبختانه دلنوشته نیست!
نظرت در مورد قالبم جالبه!میگردم دنبال یکی که غم معنوی داشته باشه...
با پست جدید در خدمتیم:

... «پشت پرده چه خبر است؟!»


خدمت از ماست.
ی سوال اصلا چرا فکر میکنی که دلنوشته واسه خدا باید غم داشته باشه؟؟؟
من اعتقاد دارم اگه اشک واقعا برا خدا باشه بعدش چنان فرحی میاره که نگو....
موفق باشی عزیز.


من اعتقاد دارم دلنوشته واسه خدا باید غم داشته باشه؟؟؟!!!
اشکی که برای خدا بریزه،شوره و چون باعث تخلیه روحی میشه،دقیقا احساس نشاط داره.
تو هم همین طور
بزم شاعرانه تان مستدام باد



بی نهایت متشکرم(با لحن خودم بخون!)
سلام
به قول جدید: اگه بشه که کمی زودتر به روز کنید...!
دیگه ما که توی مطلب جدید دست همه رو از پشت می بندیم، تو وبلاگ شما احساس بی هویتی می کنیم!!


سلام
جدید کیه؟!
شما که هر 1 ماه آپ میشید،البته تو همت فرهاد نه جادپوی.
امروز انشاالله آپ میشم تا شما هم احساس بی هویتی نکنید!!!
۱۹ بهمن ۸۹ ، ۲۰:۲۱ نسیم -زکیه
من صبورم اما ...به خدا دست خودم نیست اگر می رنجم,
یا اگر شادی زیبای تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم!
من صبورم اما...چقدر با همه عاشقیم محزونم !
وبه یاد همه خاطره های گل سرخ ,مثل یک شبنم افتاده زغم مغمومم !
من صبورم اما...بی دلیل ازقفس کهنه شب می ترسم .بی دلیل ازهمه تیرگی تنگ غروب وچراغی که تورا ازشب متروک دلم دور کند !
من صبورم اما...آه این بغض گران صبرچه می داند چیست .تاتوهستی وغزل هست دلم تنها نیست .
یاحق.


سلام دوستای گلم
ممنون که به وبم سر زدید.
متن خیلی قشنگ بود!
دم ... گرم(نیشخند)!!!
این.... کی بود حالا؟

با نقدی بر تشکل های دانشجویی بروزم!
یه نظر بده!


زرنگی!فکر کردی بهت میگم؟!
تشکل های دانشجویی؟!چه واژه غریبی!!!
میام
سلام
زیبا در دل کردید
به روزم ومنتظر
قالب وبت قشنگه


سلام
ممنون.
حتما سر میزنم.
بازم ممنون.
چییششششششششششششش!!!
این قدر بدم میاد از مامان هایی که به روز نمی شن!!!!
تازه به برو بچه هاشونم سر نمی زنند
به قول دختر احتمالیم: پیییییییییییییییییییییییییییییف!!!


مامانت به زودی به روز میشه.غصه نخور.
من سر میزنم اما نمیدونم چرا جدیدا بلاگفا و میهن بلاگ و ... با من مشکل دارن!!!کامنتام ثبت نمیشه!
حرم با دختر احتمالیت خوش بگذره(چشمک)نوه دار هم شدم به سلامتی!!!!!!!!!!!!!
راهی کربلایم
حلال کنید
...


وای چقدر خوب...
شدیدا التماس دعا
به آقایم بگویید من هم منتظرم که بخواندم...(گریه)
سلام دوست عزیز
حضرت امام خمینی «رحمة ا..»
فضائل حضرت زهرا«علیه السلام»هم طراز فضائل بی نهایت پیامبر اکرم «صل ا... علیه واله»و امامان معصوم «علیه السلام» بود.


سلام
بسیار متشکرم
به به، همه اینجا جمع اند!

دوستان دقت کردین انحلال کذایی شورا باعث شد خیلی بیشتر از قبل به هم اعتماد و علاقه پیدا کنیم؟
دم همه مون گرم، بابت تمام با بصیرتی هامون این مامان خانوم باید مهمون مون کنه و ازمون قدردانی کنه.


گلمون کم بود عزیزدلم.
آره واقعا.حالا با این اعتماد و علاقه بیشتر،تنمون بیشتر می لرزه ها!
بله که دم همه گرم.الهی این مامان خدابیامرز فدای همه تون بشه که اینقدر بابصیرتین. حالا چی مهمون کنم؟!دوباره بریم تریای مهندسی؟!(نیشخند)فکر جیب مامان رو هم بکنین ها...یه زمانی حداقل جاد نفقه میداد(چشمک)
فقیر :
ای بینوا ، که فقر تو ، تنها گناه توست !
در گوشه ای بمیر! که این راه ، راه توست
این گونه گداخته ، جز داغ ننگ نیست
وین رخت پاره ، دشمن حال تباه توست
در کوچه های یخ زده ، بیمار و دربدر
جان می دهی و مرگ تو تنها پناه توست
باور مکن که در دل شان می کند اثر
این قصه های تلخ که در اشک و آه توست
اینجا لباس فاخر و پول کلان بیار
تا بنگری که چشم همه عذرخواه توست
در حیرتم که از چه نگیرد درین بنا
این شعله های خشم که در هر نگاه توست !


زیبا بود.متشکرم
نقدی بر تشکیلات (قسمت دوم- آدم آهنی های تشکیلاتی!)

بروزم
یا علی

الحمدلله امسال بیست و دوم بهمن " مبارک" نیست!
اللهم عجل لولیک الفرج


باز هم میام حمیده جونم.
الحمدلله امسال 22 بهمن مبارک بود و "مبارک" نبود!
آمین
سلام
توی صفحه ام لینک کردم تون.
از اشنایی با شما خوشحال شدم


سلام
من هم لینکت میکنم.
من هم خوشحالم.
خیلی دیر آپ می کنید ها!! فکر کنم دلتون خیلی پره و احتمالا منتظر یه تلنگر هستید تا بغضتون بترکه.
من که بغضم 3 روزه ترکیده اما ... اما چه فایده ای

با مطلب " از حقوقمان بگذریم؟!!! " آپم

ketmanehaghighat.blogfa.com


دقیقا دلم خیلی پره و بخاطر همینه که این پستم که ذره ای به تشکیلات ربط داره،دیر علنی میشه!
بغض 3 روزه؟؟؟خوش به حالتون که ترکید.
خدمت میرسم.
سلام عزیزم، خوبی؟
ببخشید که این چند وقت فرصت نکردم خیلی بیام اینجا، وبلاگم خیلی سوت و کور شده، اونورا هم سر بزن....
راستی! نمیشه این پست هایی که قراره کسی چیزی ازشون نفهمه رو نذاری، فقط حس کنجکاوی آدم رو تحریک می کنن!!


سلام عزیزم
به خوبی تو،خوبم.
چشم حتما سر می زنم.
قرار نیست کسی چیزی نفهمه.تو زندگی من اتفاق افتاده و خب خاص هم هست اما میشه با یه سری تغییرات کلی واسه بقیه هم پیش بیاد.
چقدر خوب که حس کنجکاویت تحریک شده(چشمک)
خیلی قشنگ بود
منتظر پستی وبلاگتون هستیم
آیا با تبادل لینک موافق هستید؟
بالاخره بهتون سر هم زدم


ممنون
منتظر چی هستی؟؟؟
حتما لینکت می کنم.
بله.بالاخره منت گذاشتی و سر زدی!
معبودا...

حضورت را در دلم فاش کن!


بسیار زیبا بود.


ممنون از نظر لطف شما.
من هم این عبارت رو خیلی دوست دارم.
ولی مربوط به پست قبل بود ها.محض اطلاع البته...
۲۸ بهمن ۸۹ ، ۰۹:۲۰ سایت همسریابی و دوستیابی در مشهد
دکتر آزاده آریانپور


جل الخالق!!!

نجوا کن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی