من معتقدم در وجود و ذات زن ارزشهایی نهفته است که مردان به کلی از آن بیبهرهاند و معتقدم که مسیر تکامل زن، انحراف از مسیر زن بودن و ورود به جادهی مردان نیست. کمال زن به این نیست که پشت تریلی و تراکتور بنشیند، همزمان چند همسر اختیار کند، به شوهرش نفقه بدهد، تکفل و سرپرستی همسرش را بر عهده بگیرد و بالاخره تلاش کند که پا جای پای مردان بگذارد. این برای زن کمال نیست. اگرچه بسیاری از مجلات فمنیستی اینجا و دنیا و برخی از مسئولین ما از سر جهالت یا غربزدگی به دنبال این معنا باشند. مسیر تکامل زن، مسیری است که خداوند متعال برای زن ترسیم کردهاست و در اوج قلهی دست نیافتنی آن، حضرت زهرا –سلام الله علیها- را نشاندهاست.
اینکه ظلم و تعدی به برخی از زنان کشور بهانه شود برای از هم پاشیدن بنیان خانواده و دامن زدن به آمار روزافزون طلاق و تأسی از شیوههای بدفرجام و نامحمود غرب، از دیدگاه من محکوم است.
گزیدهای از کتاب "رزیتا خاتون" نوشتهی سیدمهدی شجاعی
شجاعی خودش "رزیتا خاتون" را اینطور معرفی میکند:
" رزیتا خاتون یک مطلب نیست. یک سلسله مطالب است و در قالب طنز به استهزاء و تخطئه و تمسخر تفکری می پردازد که می خواهد زن را به فساد بکشاند، می خواهد ارزشهای ذاتی زن را از او بستاند و لباس زشت و ناموزون غرب را به تن او بپوشاند. میخواهد زن را به تبع بینش و تفکر غربی، به جای مرد بنشاند."
و من این کتاب را بسیار دوست دارم...
پ.ن1: تقریباً از اوایل تابستان است که هر یکی دو هفته یکبار شخصی(شاید اشخاصی!) از کیوسکهای مختلف مشهد با من تماس میگیرد، آن هم فقط در حد "بله" گفتن من و بعد هم قطع میکند! هدف اگر آزار و اذیت است که علناً اعلام میکنم به نتیجه نمیرسید! اگر اشتغال فکری من است که خب به هدف رسیدهاید! اگر هم چیز دیگری است که...!
پ.ن2: چهقدر خوب است در محیطی باشی که بزرگانش به تو اعتماد دارند و از افشای رازهای کاریشان نزد تو نمیترسند! خدایا شکرت...