آن روز حرف های زیادی در باب فرهنگ و سینما داشتم که پشت تریبون مجال گفتنش نبود،بماند که چشم های بسیاری بنده را می پایید!!!
ادامه مطلب،ادامه و تکمیل شده همان حرف هاست...
پ.ن۱: روز سینما که تبریک ندارد،دارد؟!
پ.ن2: 14 شهریور ماه دقایقی چند در منزل،میزبان دوستی بودم که از تاریخ 6/4/1387 (دقیقاً روز کنکورم) تا به آن روز ندیده بودمش!شعف زاید الوصفی همخانه دلم گشت،شاید چون از میان دوستان دبیرستانم معرفت بیشتری نسبت به سایرین دارد،گرچه در همان دوران بارها و بارها بواسطه شوخ طبعی فوق العاده اش،جیغ مرا درآورده بود!!!معرفتش را از آن جهت بسیار دوست می دارم که مدت هاست جمعه های تهی از انتظار مرا با پیامک های امام زمانی اش آذین می بندد و این بسیار نیکوست!
پ.ن۳: پست "نیمه پنهان من" به دلیل خطای بنده در نزدن تیک "ثبت موقت و عدم نمایش در وبلاگ" به اشتباه رونمایی شد!حال آنکه ضمن اذعان به کامل نبودن دل نگاشته،باید عرض کنم همچنان حرم بی حرم!!!لذاست که "التماس دعا"های دوستان را از راه دور اجابت می کنم!!!امید که ببخشاید و ببخشایند این حقیر را...