داغ!
پنجشنبه, ۷ آذر ۱۳۹۲، ۰۶:۳۰ ق.ظ
در حافظهی صحرای بلا، جز تکرار نام تو هیچ نیست.
و مصیبت را تنها عاشورای تو، روح معنا میبخشد.
هماره از زوایا و خفایای پنهان وجودم عبور میکنی، اما...
دل من –همچنانکه سنگ- رد پای عشق بیمثل و نظیرت را به خاطر نمیسپارد!
حیرانم که این داغ –داغ تو ارباب-
چرا نمیکشد مرا؟!!!
پ.ن: این به روز نشدن یک ماهه دلایل خوب و بد بسیاری داشت اما بزرگواران می بخشند حتما!!!
۹۲/۰۹/۰۷
اگر نمیتوانی خورشید باشی، ستاره باش،
با بردن و باختن اندازه ات نمی گیرند
هر آنچه که هستی، بهترینش باش...
پیش من هم بیاین خوشحال میشم.