می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

دنیــاى فاسـدِ غـــرب خـواســت بـروزِ زن را، شخصیتِ زن را در روش‌هاى غلط و انحرافى که همراه با تحقیرِ جنسِ زن است، به زور به ذهنِ دنیا فرو کند. زن براى این‌که شخصیتِ خودش را نشان بدهد، بایستى براى مردان چشم‏‌نواز باشد. این شد شخصیت براى یک زن؟! بایستى حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوه‏ گرى کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیمِ زن است یا تحقیرِ زن؟ این غربِ مستِ دیوانه‌ی‏ از همه جا بی‌خبر، تحتِ تأثیر دست‌هاى صهیونیستى، این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمتِ زن به این نیست که بتواند چشمِ مردها را، هوسِ هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیلِ زن نیست؛ این تحقیرِ زن است. عظمتِ زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفافِ زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده‌است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزتِ مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساسِ تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جاى خود به کار ببرد، آن تیزى و برندگى ایمان را هم در جاى خود به‌کارببرد. این ترکیبِ ظریف فقط مال زن‌هاست؛ این آمیزه‌ی‏ ظریفِ لطافت و برندگى، مخصوص زن‌هاست؛ این امتیازى است که خداى متعال به زن داده‌است.

ولی امرم،امام خامنه‌ای (حفظه الله)
-----------------------------------------------
این وبلاگ کهفِ دلتنگی های من است.
این‌جا حرف‌هایی را می‌نگارم که مرا به تعالی برساند و امید که سایرین را نیز! هرمِ این نگاره‌ها شاید قندیل‌های جهل و غفلت را ذوب بتواندکرد...
"می‌خواهم زن باشم"
آن‌گونه که "زهرا" بود...
و این آرمانِ من است!

آن‌چه گذشتــــــــ
لطفـــــ دارد خواندنشان

کوتاه نوشته های دلم (2) / پی وند پای بند (1)

يكشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۰، ۰۶:۳۰ ق.ظ

۴ مثالی که پیش تر ذکر شده بود،بنا به دلایلی حذف شد!


ازدواج قراردادی است با رسمیت کامل جهت پذیرش تعهدی متقابل میان زن و مرد که با رضایت طرفین بر مبنای آزادگی کامل مرد و زن منعقد می شود. ازدواج در اسلام،سنگ بنای حیات جامعه و عامل ثبات و سازش اجتماعی تلقی می گردد.کلام رسول روشنایی ها در در این زمینه،بیانگر اهمیت ازدواج است: "ما بُنِیَ بِناءٌ فِی الاِسلامِ اَحَبَّ اِلَی اَللهِ مِنَ التَّزویجِ" در اسلام هیچ بنایی نزد خدا،محبوب تر از ازدواج نیست. [من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق، ص409]

خداوند طبیعت مرد و زن را به گونه ای آفریده است که مرد در وضع عاشق،محتاج و اظهارکننده محبت نسبت به زن قرار می گیرد و زن در موضع معشوقی است که با حیا و بی نیازی،موافقت و محبت خود را اعلام می دارد.زیبایی قوانین طبیعی الهی در این عبارات به نیکویی هویداست که مرد مطابق با فطرت خویش و در نهایت نیاز،خواسته خویش را اعلام می دارد و زن در تقارن با طبیعت وجودی و در منتهای ناز،این خواسته را می پذیرد.خواستگاری از آن جهت که به معنای نهایت طلب و شدت خواستن است،زمینه ساز فرصتی است تا مرد تقاضای همسری کرده و بدین طریق به کرامت و عزت و حیای زن ارج نهد و زن نیز احترام خویش را محفوظ داشته و از ابتذال و بی حرمتی اجتناب ورزد.

مرد در طلب دوست داشتن و زن در میل به دوست داشته شدن،با ازدواج و زندگی مشترک کنار هم به آرامش و آسودگی خاطر رسیده و حقیقت وجودی خویش را تعالی می بخشند.البته باید اذعان داشت انگیزه ها و اهداف ازدواج و تشکیل خانواده تنها در عبارات فوق خلاصه نشده و طیفی بسیار گسترده را شامل می شود که از آن جمله است: ۱.انجام وظیفه الهی 2.حفظ دین و تقویت معنویات و ارضای صحیح غریزه جنسی 3.ایجاد محیط خصوصی برای آرامش و آسایش 4.سلامت اعصاب و روان 5.استفاده درست و لذت بخش از دوران شیرین و بانشاط جوانی 6.ایجاد و بقای نسل 7.تعاون و همکاری 8.سلامت و امنیت اجتماعی 9.ایجاد دوستی خالص در رسیدن به کمال و خوشبختی حقیقی

نکته بسیار قابل اهمیت و درخور توجه آنجاست که ازدواج در معنای عام پدیده ای مرکب است،زیرا علی رغم تلاش زن و مرد در انتخاب شریک زندگی با بیشینه تشابهات ذاتی و اکتسابی،باز هم تفاوتهای بسیاری در این میان وجود خواهد داشت و البته آنچه یک زندگی مشترک را بر مبنای رابطه زن و مرد پیش می برد،حل و فصل تفاوتها و رسیدن به تفاهم است.از همین روست که کارشناسان تفاهم را توانایی تحمل تفاوتها معنا می کنند و بر این باورند که تفاوتهای موجود میان زن و مرد به معنای برتری ذاتی یکی بر دیگری نیست،بلکه برای ایفای نقش تکمیلی در خانواده و جامعه،بر اساس ویژگی های زیستی و روان شناختی و بهره مندی مناسب و به جا از توانمندی های متفاوت آن دو است.

ضمن صحه گذاشتن بر این مهم،باید توجه داشت تفاوتهای میان زن و مرد تا آنجا پسندیده است که زمینه ساز رشد و تعالی شخصیتی باشد.بدیهی است که وجود تفاوتهایی فاحش در زمینه های عقیدتی،فرهنگی،اقتصادی و ... به ازدواج هایی ناموفق می انجامد.در هر کدام از موارد مثال عینی ابتدای مطلب،چنین تفاوتهایی بیداد می کند.از دیدگاه شما احتمال خوشبختی در این زندگی ها به چه میزانی است؟

نجواها  (۷۱)

خداوند شما را برای بشریت حفظ نماید!
ان شاالله...


و بشریت را برای حضرت عالی!
ان شاء الله...

حضرت عالی به دنبال نمایندگی ایران در سازمان ملل باشید!
دفاع از حقوق بشر و ...
اوباما که برای صلح نوبل بگیرد،حضرت عالی که جای خود دارید!!!
در جود و کرم دست خدا هست حسن(ع)
دست همه را وقت عطا بست حسن(ع)
نومید نگردد کسی از درگه او
زیرا که کریم اهل بیت است حسن(ع)

میلاد کریم اهل بیت را تبریک می گم

موفق و پیروز باشید.


سپاس.
منم به شما تبریک میگم.
شما نیز هم.
سلام طلا
این روزا خیلی محتاجم بدعا( وزن و داشتی؟؟؟فی البداهه بود!!!!!)
انشالله راهی سفرم حلالم کن (تف به ریا!!!!)
راستی معرفتو کیف کردی!!!!!!


سلام گلی
دارم می میرم از فضولی...(وزن یعنی این!!!)
تو ماه مبارک چه سفری میری؟؟؟
معرف؟؟؟چی میگی؟
سلام
کوتاه نوشته هایت قشنگ هستند ؛خصوصا "نمی شود تو را دید و نداشت..."
بجای شما مااین شب ها زیاد حرم می رویم....
دعا گو هستم
دیشب عجیب با صفا بود وقتی در یکی از حجره های صحن جامع وروبروی گنبد نشسته بودم و....
در مورد ازدواج هم نهایتا می رسیم به " هم کفو" بودن


سلام طلا
قابل تو رو نداشت فقط کاش می دونستی این بداهه ها در چه حالی به ذهنم می رسید.
خوش به حالت که نگاهتو به طلای گنبدش گره می زنی...
هم کفو بودن دقیقا همون نکته ای هست که تو اون 4 مورد اصلا رعایت نشده بود.
سلام علیکم
درباره پ ن 2: از اینکه حس کنجکاوی مخاطب رو تحریک کنید لذت میبرید؟منظورم همان اتفاقیست که مرگ را پیش چشمتان آورده.این اتفاقات همانند "..." ها،گاها فکر آدم را به اشغال وا می دارد!
درک مرگ پیش از موعدش همچین بد هم نیست. گاهی هستند آدم هایی که چشیدن طعم مرگ پیش ازموعد برایشان تلنگری بوده که به راه آورده شان.
نظر تخصصی رو پس از مطالعه دقیق عرض می کنم


سلام علیکم
حضرت عالی که در رابطه با لذت تحریک حس کنجکاوی مخاطب سردمدار هستید،چنین نفرمایید.
درک مرگ پیش از موعد از آن جهت تلخ است که آدمی می فهمد چقدر به دنیا وابسته است.همین که در باورش نمی گنجد به آخر دنیا رسیده است،یعنی "هنوز بسیارند داشته هایی که برای از دست دادن دارد"(مراجعه شود به پست "مرا بخوان...")بنده در آن لحظات واکنش بسیار وحشتناکی داشتم.
کاش بنده نیز جزء این دسته باشم...آدمی به امید زنده است!!!
منتظرم.
خیلی زیبا بود:

می دانمـ نمـ شود تو را دید و نداشتــ !

دست مریزاد بانو...


به زیبایی زیبا نوشته های تو نمی رسد...
ارادتمندیم بانو!
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۱۱:۰۸ از حضور تا ظهور...
سلام بر "سیما"ی یک ناموس خدا!
همانطور کا قبلا عارض شدم خدمتت کوتاه نوشته هات عالیه! حیفه آدم فقط یه بار بخونه!
بعضی جاها میزدی تو سبک خواجه عبدلله!
ولی درباره ادامه مطلب! از لحاظ موضوعی تفاوت بارزی با پست های قبلت داشت.
نمیدونم داستانهای اولش زاییده تخیلت بود یا واقعیت داشت ولی چرا اکثر آقایون 30 ساله بودن؟؟!! بیا ببین که الان پسرای کوچیک تر از سن دارن تشکیل خانواده میدن..نمیدونم . شاید خوشبختی واقعی از آن اونها باشه .توقع پایین،کمبود تجمل، مهرو محبت بیشتر اساس یک زندگی موفقه و این سه در سنین پایین بیشتر دیده میشه...
واژه "تفاهم" از سه کلمه تشکیل شده که هر سه با "ت" آغاز میشود : تــــوانایی تـــــحمل تــــــــــفاوت ها! شاید اگر مزدوجین روی این سه کلمه کلیک کنن بیشتر مشکلاتشون حل بشه و خوشبختی رو با تمام وجود لمس کنند...انشاالله!


سلام بر مهسای شلوغ!
از نظر لطفت ممنونم و بیشتر خوشحالم برای اینکه فهمیدی این کوتاه نوشته ها شعر نیستن!!!
دلم برای تن ویبره شده خواجه در گور می سوزه
زاییده تخیل؟؟؟مگه من دیوانه ام که زوج خیالی بسازن؟؟؟اینها 4 زوج هستن که من می شناسمشون.یا فامیلن،یا همسایه،یا همین طوری آشنا...
تو فکر کن تو همین 30 سالگی چه انتخابی داشتن!
بی ادبی نیست اما واقعا فهم و درک نسل ما نسبت به ازدواج خیلی پایینه!راستی به نظرت معنی تفاهم رو تو پستم نگفته بودم؟!!!
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۱۱:۰۹ از حضور تا ظهور...
اما در مورد خبر مهمت ! شما به من یکی که "اصـــلا" لازم نیست بگی!!! خودم یه جورایی صاحب وبلاگم! مگه نه؟!
درباره پ.ن 1: به جای تو من کلی میرم حرم و تو صحن انقلاب اون شبستان (غرفه) همیشگی میشنم و بعدش کلی به سوتی اون روزمون میخندم.
پ ن .2: از مرگ دیدنت که هیچی نگو! واسه هرکی تعریف کنی میترکه از خنده ولی خدا میدونه به خودت چی گذشته!
پ.ن 3 : سکوت کن برای خدایت ! بندگان را بگذار کنار... تنها خداست که در شادی و حزن برای تو باقی می ماند.
راستی امروز قضیه ستاره یه گام کوچیک رفت جلو.بارش شدید دعا کن.
امروز محاکمه دختر آقای رفسنجانیه!!!


صاحب وبلاگی ولی فعلا چرا خبر نمیدی اونی که بهت گفتم،چی شد؟!
مهسا به جای من برو کهف...فقط مواظب باش آب دور و برت نیاد
یک بار دیگه درمورد اون قضیه اینجوری حرف بزنی،سر به تنت نمی ذارمولی مهسا با تمام خنده ها و وحشتناک بودنش وقتی یادم میاد،فکر می کنم واقعا اگه اون لحظه مامانم نبودن و منو در آغوش نمی گرفتن،من واقعا چه کار می کردم؟!
الهی که صد گام بره جلو.من که راحت میشم والا...
جدا؟جان سیما؟
سلام خواهرم
خب معمولا فرشته ها رو نمیشه دید دیگه
راستی کنکورم انتخاب رشته کردم منتظر جوابشم


سلام
کدام فرشته ها!
انشاالله که موفق بوده باشید.
توکل بر خدا.
سلام بر سیمای عزیز و مهربانم...
طاعات و عباداتت قبول حق....
دیگه نمی پرسم چن تا دعام کردی چون می دونم خیلی!!!!!!!!!!!!
فوق العاده قشنگ بود مثل همیشه...

-----------------------------------------------

هر جــــــ ــــــــای دنیایـــــــ ـی دلـــ ــم اونجــــــ ــــــاست....

من کعبــــــــه مو دور تــ ــــــو میســـــــــــــــــــازم...

من پشت کردم به همــــه دنیــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــا

تا رو به تـــــــــــــــــــــــــــــــو سجاده بندازم.....

----------------------------------------------------------------

پست ازدواج هم فوق العاده قشنگ بود...
امیدوارم که همه جوونا به درک درستی از ازدواج برسند و ازدواج کردن این پیوند مقدس و الهی را با عقل و درک کامل پیش گیرند...نه فقط به جهت رسیدن به امیال و منافع شخصی...
---------------------------------------------------------------
خوشبخت باشی عزیزم.....

-------------------------------------------------------------
راستی ما که از خدامونه شما زود زود آپ کنی....
نگران دعوت نباش...
شما چه دعوت کنی چه نکنی ما اینجا تلپیم..............
------------------------------------------------------------------
خونه ت آباد دوس جون جونی.....

در پناه حق


سلام طلای خودم
ما که عادت داریم برای شما دعا کنیم!!!
ممنونم از نظر لطفت.
انشاالله این درک قسمت همه جوونا بشه.البته غیر از درک،لذتش هم ...(نیشخند)
جان سیما اینجا تلپی؟؟؟
پس باش!هه هه
دلت آباد عزیزم...
سلام
کوتاه نوشته هات خییییییییللللللللللللللییییییییییییییییی قشنگ بودند
مخصوصا اینجا ..گاهی ...

تو را در خودمـ گمـ می کنمـ .

خوبــ که می گردمـ ،

می بینمـ خودمـ را در تو پیدا کردهـ امـ !
.
وسط ماه رمضونی رفتی به مقوله ی شریف ازدواج می پردازی ؟ جان ما همین یه ماهو دست بردارین ، زیاد جدی نگیر
فکر می کنم اصل کفو بودن با هم در این گزینه ها رعایت نشده !
دعا دعا دعا کن


سلام
ممنون از نظر لطفت.
مگه ازدواج ماه رمضان و غیر ماه رمضان داره؟!سنت الهیه و البته دستور خود خود خدا!بعدشم ما می نویسیم همه یاد بگیرن و بعد ماه مبارک با اطلاعات کامل وارد گود بشن
بله،رعایت نشده اما سوال اینجاست چرا نباید رعایت بشه تا امثال "ا" رو نداشته باشیم که زنگیشون تباه شه؟!
چشم.چشم.چشم!
سلام قلی
اصلا شاعر خوبی نمیشی
معرف نه بیسوات معرفت!!!!!!!به خاطر زود اومدنم!!!!!
گفتم دعا کن نکردی!!! احتمال زیاد کنسله!!!!



سلام خانم
جدا؟!سوتی دادم؟!ولی مطمئنی درست نوشته بودی؟!
نگفتی کجا می خوای بری که دعا کنم.
گریه نکن حالا...
چرا اخری رو من نمیشناسم؟


واسه اینکه آخری فامیل نبود.
هم همسایه است و هم مامان "ن" معلم خودم و مامانم بوده!
سلام سیما خانووووووووووووووم
چه عجب ! می خواستم امشب ازت بپرسم پس کو اون مطلبت درباره ازدواج که خودت گذاشتیش!! سرعتت رفته بالا بلا!!
چرا وقتی خبر میدی اینقدر عجله داری؟ یه آن ترسیدم چی شده مگه؟!!

از اول به آخر بگم یا از آخر به اول؟!
واسه کوتاه نوشته ها بگم که
"عدمـ

مفهومی استــ کهـ تو را ندارد .

و تو ...

آنـ مفهومـ کهـ عدمـ نداری .

مرا کهـ از نفخـ روحـ تو پدیدهـ امـ ،

در نیابی اگر ،

بی تو ...

رهسپار عدممـ !" به دل نشست.

کنجکاوم بدونم چه خبر بوده 12 مرداد؟
چرا به شعور مخاطبین بی احترامی می کنی؟ هان؟ یعنی چی خبر نمی دم باید خبر بدی!


سلام فاطمه بانو
هه هه!برنده شدم پس!
ببخشید خب
خوشحالم که به دل نشسته.
پیامکی برات تعریف می کنم.جهنم و ضرر!همه خندیدن،تو هم بخند!
شرمنده اخلاق ورزشیت اما چون تویی با اس بهت خبر میدم!
پی وند پای بندت خبر از یه خبرایی میده. من کاری به سین و میم و آ و ... ندارم از خودت چه خبر؟ ترم بعد یهو میای می ببنیم اوه سیما هم ازدواج کرد

"زن خوب مثل دایناسور می مونه که نسلش منقرض شده و مرد خوب مثل سیمرغه بودنش افسانه است!! "

بخوام جدی نظر بدم واست این میشه که دلم برای دختران متولدین دهه 60 می سوزه. تو اون دوران یهو آمار تولد رفت بالا و حالا و با این شرایط حاضر جامعه کم کم داره حقشون خورده میشه. چون آقا پسرای دهه 60 طبعشون می کشه با دخترخانومای دهه 70 ای ازدواج کنن و این وسط سر دخترای 25 تا 30 ساله بی کلاه می مونه. تعدادشون کم هم نیست. این یکی از مشکلاته.

نوشتن از ازدواج جرات می خواد ها !!!

انشاءلله زودتر عروس شی بعدش شهید شی بعدش بیایم سر قبرت فاتحه بخونیم و حلواتو بخوریم اون دنیا هم یه "غلمان" باسواد باشعور خوشگل موشگل خوشتیپ پولدار نصیبت بشه !!


خب می میری یه "انشاالله" هم تنگ حرفت بذاری؟!
دست بردار طلا!من هنوز پای بند هیچ پی وندی نشدم!هه هه
دایناسور و سیمرغ جالب بود ولی فکر کنم من که خیلی به دایناسور شبیهم!نه؟!!!
واقعا نکته خیلی قابل تاملی بود.برای منم سواله که چرا جدیدا اینقدر فاصله سنی ها برای ازدواج زیاد شده!میگم خدا رو شکر ما در عین اینکه دهه60 هستیم ولی به 70 نزدیکتریم ها
چه جرأتی؟؟؟!!!
برای قسمت آخر حرفت "انشاالله" اساسی اما تو اون دنیا"پولدار"چرا؟؟؟
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۲۱:۴۱ مرتضی خواجی
سلام
پست دوم
استقامت "آری یا خیر"


سلام
خدمت می رسم.
۲۳ مرداد ۹۰ ، ۲۲:۰۷ میلاد نویدپور
سلام به شما
این دلنوشته ها بعضی هاش خیلی قشنگه مثل گاهی تو را در خودم... که به قدری زیباست که حس تحسین آدم را نا خود آگاه تشویق می کنه
ولی بعضی هاش با این که قشنگه ولی این ها رو خراب می کنه که مثال نمی زنم. مطلبتون در مورد ازدواج جالب بود و سبک نوشتنش بدیع بود.
یا حق


سلام
سپاس از نظر لطف شما اما بسیار مشتاقم نقدتان را بدانم.
باز هم سپاس ولی کدام سبک؟!
چه داستان های قشنگی بود
واقعیت داشت؟


داستان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
معلومه که واقعیت داشت!
اینها برش هایی از زندگی واقعی اطرافیان من هستن!
سلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــامـــــــــــــــــــــــــــــ






سلام
جانم؟؟؟
خوبی تو؟!
سلام

خوبی ناموس جونم؟

چه خبرا؟

عرض کنم حضورتون.....دل نوشته هاتون که قشنگ بود...

من فکر می کنم نمی شه به این سادگی قضاوت کرد

باید بررسی بیشتری بشه....لزوما هر ازدواجی که با تفاوت بین آدم ها انجام می شه به نتیجه بد منجر نمی شه........بازم باید دید...

موید باشید


سلام آزاده نازنین ما
ممنون از نظر لطف شما!
نه!
من اصلا نگفتم ازدواج با تفاوتهای فاحش به طلاق کشیده میشه اما مشکلاتی اساسی داره که من در همین موردهایی که معرفی کردم،دیدم.از بین این 4مورد فعلا فقط مورد 3 به دادگاه رسیده(اونم بی نتیجه!)اما بقیه نه!البته بقیه ازدواجشون تو همین 3-2 سال اخیر بوده.
ممنون بابت رمز.
می دانم نمی شود تو را دید و نداشت...

این یعنی داشتنش!


یا زهرا


چرا همه تنها همین 1 عبارت رو می پسندن؟!
کاش...بداریمش!!!
مرگ را چگونه حس کردی؟


راستش برای آقایان قابل تعریف نیست اما کلیتش این گونه است که اتفاق بسیار وحشتناکی افتاد و بنده به شدت ترسیدم.زمانی که آن صحنه را می دیدم،دقیقا گمان می کردم اینجا آخر دنیاست!!!
واکنشم در برابر آن ترس فوق العاده زیاد،بسیار فجیع بود!!!
زن گرفتم شدم ای دوست به دام زن اسیر
من گرفتم تو نگیر
چه اسیری که ز دنیا شده ام یکسره سیر
من گرفتم تو نگیر
بود یک وقت مرا با رفقا گردش و سیر
یاد آن روز بخیر
زن مرا کرده میان قفس خانه اسیر
من گرفتم تو نگیر
یاد آن روز که آزاد ز غمها بودم
تک و تنها بودم
زن و فرزند ببستند مرا با زنجیر
من گرفتم تو نگیر
بودم آن روز من از طایفه دّرد کشان
بودم از جمع خوشان
خوشی از دست برون رفت و شدم لات و فقیر
من گرفتم تو نگیر
ای مجرد که بود خوابگهت بستر گرم
بستر راحت و نرم
زن مگیر ؛ ار نه شودخوابگهت لای حصیر
من گرفتم تو نگیر
بنده زن دارم و محکوم به حبس ابدم
مستحق لگدم
چون در این مسئله بود از خود مخلص تقصیر
من گرفتم تو نگیر
من از آن روز که شوهر شده ام خر شده ام
خر همسر شده ام
می دهد یونجه به من جای پنیر
من گرفتم تو نگیر


گرچه کامنتتان خارج از ادب بود و نیاز به سانسور داشت،اما چنین نکردم که دلتان بیش از این نشکند!!!
چند ماه پیش فرموده بودید تا 50% قصیه پیش رفته اید و برایتان شیرین بوده و مایلید اگر همچنان حلاوتش باقی بماند،به تکرار هم این "بلا" را تجربه کنید!!!
می بینید روزگار با آدمی چه می کند؟!!!
بماند که آن زمان می گفتید،"رحمت"!
البته بنده که به این جنس سخن گفتن حضرت عالی عادت کرده ام!
به ثواب شاد کردن دل مومن عمیقا اعتقاد دارید،حالا به هر قیمتی!!!
سلام
بی معرفتی که نکردم واسه الان اومدنم؟
آخه مگه با این شرایطی که خانوما میذارن میشه خواستگاری رفت تا به ازدواج ختم بشه؟نه انصافا میشه رفت؟تازشم مذهبی ها هم این مواقع دست کمی از غیر مذهبی ها ندارند
ای کاش دل آدما بدم هماهنگی با عقلشون کاری نمیکرد نه؟
کار خوبی میکنید در این مورد ها مینویسید بلکه ایشالا فرهنگ ازدواج صحیح بیشتر جا بیافتد


سلام
اختیار دارید.
البته مشکلات و بی انصافی ها دو طرفه است.
شرایط خانم ها به کامیون کامیون جهاز که آقایون می خوان،در!!!
با این موافقم که بعضی مذهبی ها (مثلا درمورد مهریه) دست غیر مذهبی ها رو از پشت بستن.
انشاالله این فرهنگ نهادینه بشه،البته به شکل صحیحش!
سلام دوست
قشنگ بود و تکان دهنده
کی گفته من قهرم؟



نمیدونستم ارزشم فقط در حد جواب های زورکی تو به کامنت های پاچه خوارانه منه
گاهی وقتها لازمه بچه بشیم
برام دعا کن




سلام
ممنون ولی بگو دقیقا چرا تکون خوردی؟!
هه هه
مشکل همین کامنت های پاچه خوارانه سرکاره که برات توضیح میدم.
یعنی اون وقتهای دیگه بزرگی؟!(نیشخند)
چشم حتما.
خدایا !

بازم مگردان!

به روزم.
یا زهرا


خدمت می رسم
سلام
خ پرستوی فاطمی تحلیل جالبی مطرح کردند که کاملا درست به نظر میرسه.
ولی در احکام اسلام بن بستی در کار نیست،هم ازدواج موقت داریم و هم ازدواج مجدد!
با توجه به تحربیات موجود جهت جلوگیری از ترشیدگی احتمالی دخترای دهه 60 استفاده توامان از هر دو روش مناسب به نظر میرسه!!!
شما و رفقاتون هم ناراحت نباشید نوبت به شما هم میرسه!


سلام
خاک بر سر ملتی که راه پیشگیری از چنین معضلی را استفاده توامان از ازدواج موقت و مجدد بداند!
"ترشیده" عنوان فحش گونه ای است که امثال حضرت عالی با سطح فکری چنین به دختران این سرزمین اطلاق می کنند وگرنه همیشه هستند دخترانی که "معصومه" باشند!
ما هم که چقدر ناراحتیم!!!
صد سال...!
سلام
درسته خوب البته من باید طرف خودمونو بگیرم دیگه مگه نه؟
جهاز من که اصلا نمی دونم چی هست
اگه به قول شما مثل قضیه سوریه نشه مشاهدات خودم رو از شوراهای حا اختلاف در مورد ازدواج که رفتم خدمت شما می نویسم شاید کمکی به بهتر روشن شدن این امر بکنه ان شاءالله


سلام
لزومی نیست.هست؟!
منظورم کلی نبود اما چنین مواردی هست.
خیلی ها هستن که خوب می دونن چی هست!!!
انشاالله...منتظرم.
سلام عزیز دلم
من بی معرفت نشدم :(
فقط چندوقتی می اومدم اینجا، میدیدم دعواها خیلی بالا گرفته، گفتم وارد اختلافات خانوادگیتون نشم! :)
یک کمی هم چون سر از ماجراها در نمی آوردم حرصم می گرفت!
انشاالله بیشتر میام این ورا
برام دعا کن
یا علی


سلام طلا
فعلا که الحمدلله امن و امانه!
از ماجراها سر در نمی آوردی،پستم چی؟!
انشاالله...منم منتظرم.
به روی چشم.
مردم اغلب بی انصاف ، بی منطق و خود محورند ، ولی آنان را ببخش

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ، ولی مهربان باش

اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند ، ولی شریف و درستکار باش

نیکی های درونت را فراموش می کنند ، ولی نیکوکار باش

بهترین های خود را به دنیا ببخش حتی اگر هیچ گاه کافی نباشد.

ودر نهایت می بینی هر آنچه هست

همواره میان “تو و خداوند” است نه میان “تو و مردم” . . .


ممنونم.
زیبا بود.
سلام عزیزم
وبم مثل خودم سنگینه البته نه وزنی از نظر حیا و این حرفا
تو باید ببخشی که من این روزا نبودم و از این به بعد هم تا چند هفته ای کمتر نیستم، خونه نشین شدم و اومدن به پای سیستم تن سالم میخواد که من ندارم فعلا!داغون کمترم ولی راه رفتنم مشکل،پس عذرم قبول که کمتر میام ایشالا بعدا از خجالتت در میام.


سلام
وا !!!
چی شدی تو؟!چرا جدیدا همه از کمر و پا می افتن؟!
انشاالله زودتر شفا پیدا کنی و مثل قبلت بشی.
سلام سیما
تو که نمیای اون ورا ولی من میام این ورا!
در ادامه حرفم ک گفتم دختران دهه 60 و ... سخنان حسن عباسی رو در همین رابطه پیدا کردم.

" با وجود خدمت سربازی برای پسران، دختران با آرامش کنکور می‌دهند و مدارک بالای دانشگاهی می‌گیرند، بنابراین پسرانی که از آنها عقب مانده‌اند با دختران نسل‌های بعدی ازدواج می‌کنند که حاصل آن ظهور نسلی از دخترانی است که امکان ازدواج پیدا نکردند و بحرانی بزرگ را رقم خواهند زد...

پسر جوان که به دلیل نقش کنش گری و فعال اجتماعی خود در امر پیش قدمی برای تشکیل خانواده، همواره یک نگرانی برای آماده شدن جهت این ماراتن چهار وجهی «خدمت سربازی، ادامه تحصیل در دانشگاه، اشتغال و در نهایت تشکیل خانواده » را دارد، پس از سربازی، به سختی در دانشگاه دوردستی قبول شده و سخت تر از آن یک شغل پیدا می کند؛ تا طی کردن این پروسه از سوی جوان پسر، دختر جوان تحصیلات خود را پایان داده و اشتغال پیدا کرده و دیگر «هم- کفو» آن پسر جوان محسوب نمی شود. در نتیجه آن پسر جوان به سراغ دختری از موج بعدی جوانان می رود و نتیجه آن، پیدایش نسل سوخته از دختران با تحصیلات دانشگاهی است که به مرور، سن ازدواج آنها بالا رفته و بعضاً امکان ازدواج نمی یابند.""

می خوای بحث ازدواجو اینجا داغ کنم؟؟


سلام پرستو
خونه نیستم باور کن.میام پیشت.
حرفهای دکتر عباسی تقریبا درسته ولی به نظرم خیلی هم عمومیت نداره.خیل از دخترها هستن که به دلیل فشارهای خانوادگی نمی تونن درست ادامه تحصیل بدن.فکر کن دختری از یه شهر بزرگ،رتبه کنکورش در حدی نیست که دانشگاه همون شهر قبول شه و تعصبات خانوادگی بهش اجازه نمیده یه شهر دیگه بده و مجبوره 1 سال بمونه(به 1 سال سربازی آقایون،در!!!هه هه)
برای شغل هم باز چنین مشکلاتی پیش میاد و یه دختر مجبوره کلی مراکز اشتغال رو امتحان کنه تا یکی باهاش جور در بیاد و این هم زمان می بره!

جان سیما تحلیل رو داشتی؟!!!(چشمک)

داغ کن،من که از خدامه!
سلام
تکستون درمورد ازدواج جالب بود.
حضوض وافری بردم.
ولی یه کم کلی و... بود.
مدل دانشجویی(2طرف)نداشتید؟این مدل چه لوازم و اسیبهایی داره؟آیا عاقبتی خوش دارد یا.. .

درهرحال موید باشید.


سلام
ممنونم اما فارسی را پاس بدار بانو!
کلی بود چون فقط به یک مقوله از تمام مسائل مربوط به ازدواج پرداخته شده بود.اگه عمری باشه و انگیزه ای،حتما رو بقیه هم کارمی کنم.
مواردی که ذکر شد،صرفا از این جهت بود که تفاوتهای فاحشی با همدیگه داشتن و این زندگیشون رو خیلی مخاطره آمیز می کنه.
بدون بررسی یا مطالعه راستش نظری ندارم.
۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۶:۱۱ مبارز گمنام
آیا ما انسان هستیم؟
مرگ بر مسلمانی ما...
به روزم...


مبارز واقعا خودتی؟!
تویی که داری واسه پستت دعوت می کنی؟!
خدمت می رسم.
۲۵ مرداد ۹۰ ، ۰۶:۳۳ مبارز گمنام
مهمتر از تفاهم اولیه گذشت و صبره!
حتی اگر شبیه ترینها باشید و از هر لحاظ اوکی اگر گذشت سرلوحه زندگیتون نباشه همه چی خراب میشه...
من تجربه کردم که دارم میگم!
واقعا خیلی مهمه...
والبته کفویت از هر لحاظ حتی زیبایی!
ایناها رو شما مجردها شاید نفهمین!!!



مهمتر از تفاهم اولیه نیست اما واقعا مهمه.بعد از تفاهم هست که میشه با زندگی کنار اومد و صبر و گذشت رو به کار بست.
بله!شما که باتجربه ای!!!
البته زیبایی نسبی!و اونم بعد از مسائل اصلی!
اینقدرها هم نفهم نیستیم ها!
هه هه
سلام
در باره نکته مهمتون: فرقی نمی کنه خبر بدید یا ندید.الحمدلله اینقدر جوان بیکار داریم که از سر ناچاری و گذران وقت روزی n دفعه به وبلاگ های دیگه سر میزنند.پس نگران آمار بازدیدکننده و کامنت گذاران نباشید!
با کامنت آخر خانم پرستو کاملا موافقم. به همه این رو هم اضافه کنید که آقایون در بدترین شرایط سنی ممکن باید کنکور بدن (اوج دوران شیطنت و شلوغ بازی) و در حالی که خانم ها این مرحله رو تا حدی گذروندن و مثل آدمیزاد میشینن درس میخونن. نتیجش این میشه که هم آمار قبولی خانم ها بالاتر میره و هم رشته های تاپ دانشگاه قسمتشون میشه!
درباره ی کامنت آقای نقی باید عارض بشم که اون شعر رو 8 مارس به مناسبت روز جهانی زن دوسال پیش در نشریه ای که دستم بود چاپ کردم و جالب اینکه با استقبال عجیبی مواجه شد!! حقیقت تلخ دیگه!!


سلام
بنده نگران نیستم.در پست هم عرض کردم دلیل ایم اقدامات بسیار شخصی است!
بنده با نظر خانم پرستو یا دکتر عباسی تا حدی موافقم اما نه در حد 100%!این بحث اصلا مقوله ای نیست که بتوان آن را از جزء به کل تعمیم داد!
یعنی نشریه حضرت عالی فقط و فقط بخاطر وجود همین شعر مورد استقبال واقع شد؟!!!
به گمانم باز آن رگ فمنیستی وجودم بالا زده است!!!
شیطان وجودم می گوید شعری در ضدیت با آن شعر بسرایم!!!!!!!!!!!!!!!!
بابا سربازی 1 سال که نیست18 ماهه اندازه 18 سال آخه اعزامم نزدیکه


نگفتم 1 سال!گفتم 1 سالش با اون وضع دختران یر به یر میشه!!!
عجب!!!
گریه نداره،داره؟!
درباره ی 4 ازدواج ذکر شده:
1. در 3 مورد اول همه آقایون 30 ساله اند!! و احتمالا جهت رد گم کنی آخرین مورد را 25 ساله انتخاب کردید. ابن سن ها دقیق هستند یا با یه تقریب کلی، سن آنها را گرد کرده اید؟!!!
2.نمی دونم این سوژه ها رو از کجا پیدا کردید ،احتمالا تو دادگاه خانواده از سر بیکاری !!!داشتید یه چرخی میزدید، با این موارد مواجه شدید؟!!
ولی جدای از مزاح واقعا عدم شناخت کافی طرفین از هم و غلبه ی عشق کاذب بر منطق در ازدواجهای امروزی ،دخالت بیش از اندازه خانواده ها و ... مو جب گشته که از این نمونه ها در اطراف خودمون زیاد ببینیم و دیگه نیازی هم نیست که به دادگاه خانواده سر بزنیم.
3. درباره ی ازدواج ها ی مطرح شده به صورت مختصر
اول: ایراد در دخالت های بیجای بعضی خانواده ها در تصمیم گیری فرزندان برای ازدواج هست بی آنکه به نظر آنان توجهی کنند
دوم : اینقد اعصاب بهم ریزه که نمی تونم توضیح بدم ولی به اختصار "خریت" (با عرض پوزش) خانواده های عقب مانده و سرخوش هست .
سوم: به نظرم عمومیت نداره.
چهارم: چنین ازدواج هایی به نظر من جای بحث زیاد داره و نمیشه گفت همیشه و یا حتی اغلب کار آنان به اختلاف و جدایی میکشه. مهمترین عامل برای موفقیت در چنین ازدواج هایی احساس مسئولیت و غیرت مرد برای پیش برد امور زندگیست.بسیاری از اقایون قبل از ازدواج به دلیل آنکه احساس مسئولیتی در قبال کسی ندارند (به عنوان همسر) در عالم دیگر سیر و سلوک می کنند و به قولی جوانی می کنند، اما بعد از ازدواج کاملا متحول میشن و هر آنچه در توان دارند برای ثبات و استحکام بنای خانواده ای که تشکیل داده اند به کار می گیرند.از این قبیل موارد چون زیاد دیده ام اینطور از آن دفاع می کنم.


در کامنت دیگری،جداگانه پاسخ خواهم داد.
تعدد زوجات(ویژه دختران تحصیل کرده) راه موقتی برای حل مشکلیست که حسن عباسی گفته


این مملکت واقعا به امثال حضرت عالی نیاز مبرم دارد!!!
سلام...
طاعات و عبادات قبول...
عیدتون مبارک
به روزم
منتظر قدمای مهربونت...

در امان خدا


سلام
قبول حق انشاالله.
عید شما نیز پربرکت.
خدمت می رسم.
در پاسخ به جناب آقای htc
این سن ها دقیق هستند و این آقایان در زمان ازدواج سنشان همین بوده است.
بنده بیکارم؟؟؟بیکار هم که باشم،در دادگاه خانواده گذران وقت می کنم؟؟؟این 4 زوج را دقیقا می شناسم.آنها یا اقوام اند،یا همسایه یا...
موارد 1و2و4 تازه ازدواج کرده اند و هنوز به مشکلی برنخورده اند(از مورد4 تقریبا بی خبرم!)
بحث کلی در این 4 مورد این است که تفاوتهای فاحش بین زوجین زندگیشان را بسیار در معرض مخاطره قرار می دهد.لزوما هم نباید به دادگاه کشیده شوند اما با اندیشه بیشتر هنگام ازدواج و البته بیشتر به کار بستن عقل،می توان از مشکلات احتمالی پیشگیری نمود.
مورد 1 بحث دخالت بیجای خانواده نیست!بحث اصلی تفاوت وضعیت مالی و شخصیت درونی زوجین است.
در مورد2،این خانواده ای که حضرت عالی کارشان را "خریت" می دانید،از اقوام بنده هستند!اگر بشود که...!!!مشکل آنجاست که با وجود آنکه خانواده "س" به شدت مذهبی اند،اما برای ازدواج صرفا بسنده کردن به استخاره نمی تواند راهگشا باشد.
بله،مورد3عمومیت ندارد.اما دقت بفرمایید "ا" ثروتمند و "و" پزشک عمومی است. واضح است هر کدام بیشتر به چه ویژگی طرف مقابل بها داده اند.
با سخنانتان در باب زوج شماره4 موافقم اما پافشاری های بی منطق و تهدید به فرار،چرا؟!چرا عشق "ع" باید آنقدر "ن" را در برگیرد تا به مرگ مادرش راضی باشد، اما از موضعش عدول نکند؟!
مورد3 که زندگی تباه شده ای بیش نیست اما انشاالله باقی زوجین خوشبخت شوند.
بابت نظر تخصصی تان،سپاس.
سلام
آره تحلیل رو داشتم ولی تحلیلت جزو همون جزئی میشه که خودت میگی. یعنی شرایطی که ذکر کردی دربرابر مشکلات عدیده ی پسرها، زیاد قابل دیدن نیست.

میشه هر کامنتی رو تایید نکنی یا لااقل همشو تایید نکنی؟ تو کامنتایی که از طرف مجهول ها گذاشته میشه و اسم من برده میشه قسمتی که به من مربوط میشه رو پاک کن. هرچی هرکی بگه که قابل نمایش نیست.


سلام
بابا من به چه زبونی بگم تا حدی با حرفات موافقم اما مشکلات قبل از ازدواج برای آقایون با مشکلات بعد از ازدواج خانم ها برابری می کنه.اگه برابری نکنه،عدل خداوندی زیر سوال میره!و خب این،غیر ممکنه!
تو اون کامنت به اسم تو فقط یه اشاره شده بود.حرف بدی خطاب به تو نبود که!
اگه توهینی باشه،تایید نمی کنم.
سلام ... « حرم خونم به شدت کاهش یافته است » چقدر آشناست


سلام
منظورتان چیست؟!
بنده قبلا این عبارت را در یکی از پ.ن های وبم نوشته بودم.اما اگر منظورتان این است که این عبارت را قبلا در نوشته دوستان دیگری دیده اید،باید خدمتتان عرض کنم گمان نمی کنم این عبارت،نامعروف باشد که تنها در انحصار ادبیات یک نفر باشد!بنده زیاد شنیده ام که فردی بگوید"فلان چیز(!) در خونم کم شده"!این عجیب نیست،هست؟!
سلام
با " بی مقدمه تر از همیشه"
در محرم خانه منتظرتان هستم


سلام
خدمت می رسم
سلام
به نوعی تصادف کردم
راه رفتنم سخته واسه همین کمتر میتونم بیام.

ایشالا همه شفا پیدا کنن


سلام
به نوعی تصادف کردی؟!
الان بهتری؟
داری نگرانم می کنی ها!
انشاالله...
احسنت!
تبارک الله!


سپاس
احسنت!
تبارک الله!


تاکید بود؟!
سلام
چرا واسه ازدواج دانشجویی چیزی ننوشتی؟؟
کلا دمت گرم


سلام
ازدواج دانشجویی دوست داری؟!(نیشخند)
انشاالله دفعات بعدی!
ما کوچیک شماییم بانو...
سلام
با آقا صفدر کاملا موافقم ولی حیف که عملی نیست!!!
درباره ی خانواده ی
اول: آن چیزی که بیشتر به چشم می آید دخالت بیجای خانواده ی دختر خانم است " "س" را مادر "م" پسندید و باقی قضایا..." و نه تفاوت وضع مالی.تفاوت در شخصیت دو زوج واضح است ،اما خوب یه عاملی باعث شده که این دو بهم برسند و آن خانواده دختر هستش.
دوم: بنده قصد جسارت به خانواده حضرتعالی را نداشتم و کلیت چنین ازدواج هایی را که کم هم نیست مد نظرم بود. خدا عقل بهمون داده تا درباره ی آقا داماد یه ذره تحقیق و تفکر کنیم، استخاره واسه مرحله آخره و نه اول . تازه خیلی ها معتقدند که "در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست".
"اگر بشود که ..." معنایش چیست؟ بنده همچنان بر موضع خود استوارم و این کار را همان که گقتم میدانم!!!
چهارم: قطعا کارهای آن دختر خانم مذموم و زشت بوده اما مد نظر بنده همان دو مورد یعنی سطح سواد و وضع مالی هست که همیشه تعیین کننده خوشبختی نیستند.
یا حق


سلام
از آنتی زن نهفته در وجودتان چندان هم بعید نیست!!!
مشکل اصلی 1 و 2 همان تحقیق های سطحی و عدم شناخت طرفین است!
مورد 2 خانواده بنده نیستند،عرض کردم اقوام!
در مورد 4 حق با شماست اما همین دو عامل تاثیر زیادی در خوشبختی یا عدم خوشبختی دارند.
چشمان خیس علقمه امواج رود بود
آن روز رود شاهد کشف و شهود بود
شکر خدا که راه تماشا گرفت خون
آخر هنوز صورت مادر کبود بود
این قصه آب می خورد از چشم شور ماه
نسبت به ماه طایفه از بس حسود بود......

کل ارض کربلا.....
حتی اگر
خانه ساقی باشد.....
ساعت 00.00 جمعه...
باشد که آدینه موعود را با همین چشم ها ببینیم....


خیلی زیبا بود ساقی بانو...
باز بر دل نه،بر جان نشست...
سلام
منتظر نظرتان هستیم
یاعلی


سلام
خدمت می رسم
۲۷ مرداد ۹۰ ، ۰۳:۱۴ مبارز گمنام
به روزم با:
شب قدر با طعم ارمیا،با طعم گرسنگی!
منتظر حضورت
یا علی


باکلاس شدی و دعوت می کنی ها!!!
خدمت می رسم.
با شور حسینى وصلابت حسنى درسوگ علی میگرییم

دعایتان توشه بی برگی ما . . .

التماس دعا


به روی چشم.
شما هم برای دل سیاه من دعا کنید.
سلام رفیق
دعوتید برای پیوستن به موج وبلاگی صبر ریحانه ها ...
.
التماس دعا .. شدیدا کثیرا


سلام
ممنون
خدمت می رسم
۲۸ مرداد ۹۰ ، ۱۰:۴۴ فاطمه(فاطیما)
امشب
بگذریم
از هر آنکه اشک های ما را دید و سکوت کرد
و هر انکه دلمان را شکاند و تبدیل به اشک کرد...

تا شاید فردا نیز از گناهان ما بگذرند...


وای از امشب...
وای از من...
کاش نگاهم کند...
سلام.
خانوم خانوما شما تا حالاش هم خبر نمیدادیااا
دل نوشته هات هم بسیار زیبا بود...


سلام
من خبر نمی دادم؟؟؟
روت میشه بگی ندا؟؟؟
شواهد موجوده ها!
ممنون از نظر لطفت طلا.
سلام
آره،به نوعی یعنی تو خیابون ماشین بهم نزد،من به یه تپه خاکی کوچولو با موتور خوردم!یعنی اون منو ندید!غافلگیرم کرد نتونستم خودمو کنترل کنم پرت شدم!
خوب میشم ایشالا


سلام
عجب!
نزدیک بود یه خرما و حلوا بیفتیم ها...!!!
نذاشتی که!!!(نیشخند)
انشاالله زود خوب میشی و به زندگی عادی برمی گردی.
سلام طلا.اینبار مطلبو کامل خوندم ولی نقدی ب نوشتت ندارم گلکم
خیلی خوب نوشتی فقط در اولین فرصت تجربیاتم رو راجع به ازدواج بهت میگم ی مقدار فراتر از این چیزی ایه که نوشتی


سلاااااااااااااااااااااااااام دردونه خدا
باورم نمیشه برام کامنت گذاشته باشی.دیگه داشتم کم میاوردم از بس التماست کرده بودم ها!(چشمک)
نقد نداری؟!حالا بیا و جان سیما داشته باش!هه هه
من که هر روز و هر شب از این تجربیات شما مستفیض میشم ولی من فقط یه کوچولو از یه بعد ازدواج رو نوشتم.برای این موضوع برنامه های زیادی دارم و اگه وقت کنم زود می نویسمشون!می دونی که تو هر وقت از من می پرسی چه کار می کنم،من دارم واسه وبم مطلب می نویسم!!!
تو عروس خانم خود خودمی!
می دونستی؟!(نیشخند)
سلام

بدو درسا رو زدن تو پرتال. بدو بدو. سه شنبه شمایین!


سلام
گوشیت خرابه؟!
گوشیم خرابه؟!
چرا حرف درسا رو اینجا میگی؟!
بدوم؟!کجا بدوم؟!
آسه برو.آسه بیا.تا گربه شاخت نزنه!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
هه هه
سلام علیکم و رحمة الله
آخه این انصافه یه علامت سوال و ایضا تعجب میذارید رو سر خلق الله ؟!
یه پ ن دیگه بزنید ماجرای هیجان انگیزتون رو بگید شاید برای ماه عسل سال بعد بردنتون رسانه ملی
دادگاه خانواده زیاد میرید یا از این مجله های رنگی میخونید؟


سلام
(سلام خنده دارد مگر؟!!!)
این علامت ها که می فرمایید به دلیل پ.ن 2 است دیگر،نه؟!
بنده عرض کردم مرگ را در مقابل دیدگانم حس کردم.نگفتم تجربه اش نمودم.
ماه عسل حکایت های زیباتری از زندگی بنده دارد اما برش هایی از زندگی ام هست که گاهی فکر می کنم به درد ماه عسلی ها خواهد خورد!!!
مایلید هر طور می پسندید فکر کنید اما این 4 زوج را دقیقا می شناسم!هر کدام به نوعی آشنا هستند.
سلام با لبخند خوبه یا سلام با اخم ؟!
خوب اون قسمتای به درد بخورش رو بگید ملت استفاده کنن ، ثواب داره ؟


همان با لبخند نیکوست!
"قسمت به درد بخور"ندارد!مگر اینکه بخواهید چونان سایرین بابت واکنشم مورد تمسخرم قرار دهید!!!
این عبادت‏ها که ما کردیم، خوبش کاسبى است
دعوى اخلاص با این خودپرستى‏ها چه شد

مرشد از دعوت به سوى خویشتن‏بردار دست
لا الهت را شنیدیم، ولى، الا چه شد

عیب خود گویم به عمرم، من نکردم بندگى
این عبادت‏ها بود سرمایه شرمندگى

دعوى ایاک نعبد، یک دروغى بیش نیست
من که در جان و سرم باشد هواى بندگى


شعر از امام خمینی(ره)
bayadkarikard.blogfa.com


زیبا بود.سپاس.
خیلی وقت بود اینجا تشریف نیاورده بودید!
همه رو با یه چوب میزنید ؟
شاید ما درس گرفتیم و مثه بقیه نبودیم خو


خیر.قبلا هم عرض کردم واقعه برای آقایان قابل شرح نیست اما صورت کلی آن را در یکی از کامنت های اول توضیح داده ام.به گمانم در پاسخ به جناب htc.مطالعه بفرمایید.
سلام بانو.فک کنم از امشب دیگه بشه تند تند ومث سابق بیام بهت سربزنم(البته قول نمیدم که شرمنده بشم)

من کی راجع به تجربیاتم باهات حرفیدم هان هان هان

عروس خود خودتم یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه نمیدونستم!!!!!!!!!!!!!!
من اجی توام سیما بانو


سلام طلا
داری سنت شکنی می کنی ها!ولی من که از خدامه!وبم داشت از بی اسیر خاکی می مرد!(ناراحت)
حدس می زنم چی شده که قصد داری تند تند بهم سر بزنی ولی پیامکی بهت میگم تا لو نری!!!ولی اول لطف کن برای اینکه بیشتر خوشحالم کنی،برو پست قبلیم رو بخون که هنوز براش کامنت نگذاشتی!حق الناس میشه به گردنت ها!از ما گفتن بود!
خبر نداری بیچاره!!!اینقدر از زیر زبونت حرف کشیدم من!(چشمک)
منظورم از عروس این نبود که زن پسرمی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عروس که هستی،اسیر خاک منم که هستی،پس میشی همون که گفتم!
بعععععععععععععله!
خطاب به جناب "آشنایم":
سلام علیکم
به گمانم شناختمتان اما یقین ندارم.
"بیوتن" را خوانده ام اما آنچه را که می خواهید بفرستید،ارسال نمایید تا متوجه شوم منظورتان چیست.
مقصود حضرت عالی را از حکایت ارسالی تان ابدا نفهمیدم!!!
سلام علیکم
آن نوحه ی "خدا غریبه" در گوشی مبارک هنوز حضور دارد؟می خوامش پاکش نکنی اگه هست
این خواهر گیج ما که گیج تر از شما نباشه پاکش کرده


سلام
بله که هست!مگه ممکنه پاکش کنم؟!
الان مطمئنی خودت گیج نیستی؟!
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۰۲:۳۵ سید پابرهنه
سلام
«وبلاگ ها و سایت های مذهبی و اهداف آن ها»
لطفا با نظرات خود ما را یاری بفرمایید
یا زهرا(س)


سلام
خدمت می رسم
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۰۳:۵۱ شاید همه چیز
اوهوم...

خاک بر سر مجریان تفکیک در دانشکده ی ما...


باید خدمت برسم دیگه؟!
بابا چشام کور شد.به فکر چشام باش تورو خدا.
میدونی واسه اینکه یتونم بخونم باید کپی کنم تو ورد و بزرگش کنم ؟؟؟؟؟


چشمای تو که همین جوری هم ...(نیشخند)
مگه کپی میشه؟!
من که ممنوعش کرده بودم!!!
اره کپی نمیشه واسه همینم هی میخام دعوات کنم ولی یادم میره میدونی که ماهی قرمزو هزار دردسر.
اوایل کپی تو ورد میکردم الان دیگه نه.


دعوام کنی؟؟؟آخه چرا؟!(ناراحت)
تو اگه بخوای،من اصل فایل رو بهت میدم.
بعله!ماهی قرمز اما یه ماهی قرمز دوست داشتنی!
سلام، ما رفتیم سوریه که فتنه بر علیه اسد را خاموش کنیم. خوب در هر صورت خیلی‌‌ها تنبیه شدند و خیلی‌‌ها هم به دنیای دیگر فرستادیم حالا این آقای احمدی‌نژاد به آقای اسد گفته باید با این شورشگران صحبت کند و با اینها کنار بیاید. آقای احمدی‌نژاد، ما بسیجی‌ها به دستور امام به سوریه رفتیم. ما فدای امام هستیم. ما منتظر ایم امام دستور بفرمایند شما و قبیله دزدتون را هم به دنیای دیگر بفرستیم.


سلام
من که چیزی نفهمیدم!!!

نجوا کن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی