می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

دنیــاى فاسـدِ غـــرب خـواســت بـروزِ زن را، شخصیتِ زن را در روش‌هاى غلط و انحرافى که همراه با تحقیرِ جنسِ زن است، به زور به ذهنِ دنیا فرو کند. زن براى این‌که شخصیتِ خودش را نشان بدهد، بایستى براى مردان چشم‏‌نواز باشد. این شد شخصیت براى یک زن؟! بایستى حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوه‏ گرى کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیمِ زن است یا تحقیرِ زن؟ این غربِ مستِ دیوانه‌ی‏ از همه جا بی‌خبر، تحتِ تأثیر دست‌هاى صهیونیستى، این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمتِ زن به این نیست که بتواند چشمِ مردها را، هوسِ هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیلِ زن نیست؛ این تحقیرِ زن است. عظمتِ زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفافِ زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده‌است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزتِ مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساسِ تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جاى خود به کار ببرد، آن تیزى و برندگى ایمان را هم در جاى خود به‌کارببرد. این ترکیبِ ظریف فقط مال زن‌هاست؛ این آمیزه‌ی‏ ظریفِ لطافت و برندگى، مخصوص زن‌هاست؛ این امتیازى است که خداى متعال به زن داده‌است.

ولی امرم،امام خامنه‌ای (حفظه الله)
-----------------------------------------------
این وبلاگ کهفِ دلتنگی های من است.
این‌جا حرف‌هایی را می‌نگارم که مرا به تعالی برساند و امید که سایرین را نیز! هرمِ این نگاره‌ها شاید قندیل‌های جهل و غفلت را ذوب بتواندکرد...
"می‌خواهم زن باشم"
آن‌گونه که "زهرا" بود...
و این آرمانِ من است!

آن‌چه گذشتــــــــ
لطفـــــ دارد خواندنشان

من،روزی که دوباره "تو" شدم ...

پنجشنبه, ۳ شهریور ۱۳۹۰، ۰۵:۳۰ ق.ظ

"آنجا که می روی،ظلم است و بس!"

و من حتی نمی دانستم ظلم چیست .

شوق داشتم و عجله برای گام نهادن به دنیایی که اگر نه عشرت کده غفلت ،اما غفلت کده عشرت بود .

دنیا مهبط انسان وجودم بود

و من این را هم نمی دانستم .

آمدم .

از همان لحظه اول گریان بودم .

هنوز یادم نرفته بود خدایم مهربان است ،

و دور شدن از چنین خدایی حقیقتاً اشک های بسیار داشت .

اما دنیا و ما فیها خالدونش به رویم لبخند زدند .

اشک هایم را از گونه ستردند و در گوشم نجوا کردند:

"اینجا که آمده ای ،ظلم نیست."

و من – سرگردان و بی حاصل – باور کردم .

من نجوای خدایم را از خاطر بردم .

من عیش آنی گناه را در برابر لذت جاوید عشق او برگزیدم .

و مگر گناه آدم – و یا شاید حوا – غیر از این بود؟!

یک انتخاب ...

اما اشتباه !

یک گناه ...

اما ظلم !

و خدا ظلم را نمی خواست .

او گفته بود: "لا تَقرَبا هذِهِ الشَّجَرَة"

و عصیان او جز ظلم به نفس نبود .

جزای همان انتخاب اشتباه گونه و گناه ظلم وار،هبوط به زمین بود .

و این البته بعد از پذیرش توبه آدم بود .

گناه من نیز کوچک بود .

اگر نه کم از آدم ،بیش نه !

اما گناه ها شد !

دیگر عادت کردم به اطاعت غیر او .

دیگر یادم نمی آمد خدا کجاست !

و او همه جا بود ،

حتی "اَقرَبُ مِن حَبلِ الوَرید"

دیگر سیمای او در خاطرم نقشی نداشت .

"یُریکُم آیاتِهِ ..." چشم بینا می خواست .

و من اگر چه کور نبودم ،اما چشم هایم بسته بود .

"لَن تَرانی" گفته بود و می خواست مخاطبش یکی باشد

و آن یکی من باشم .

من اما شب پرستی را می مانستم که روشنای روز حتی سوی چشمانش را رهسپار نیستی کرده بود.

من روزهایم را محتاج آن زندگی کرده بودم که اندوه فرداهای انبوه به یغمای تاریکی اش برده بود.

زندگی "کَالاَنعامُ بَل هُم اَضَل"!

دیگر من نبودم .

دیگر او نبودم .

او اما هر روز مرا صدا می زد .

هر روز مرا به خویش می خواند .

"وَ اصطَنَعتُکَ لِنَفسی" کلام او بود و گوش من شنوای آن نه!

صدای او زمزمه بود،اما ...

در میان هیاهوهای زندگی شنیده می شد .

و من برای آنکه بازنگردم به آنچه که پیش ترها بودم ،

گوش هایم را گرفتم !

او هنوز ناامید نبود...

"لا تَقنَطوُا مِن رَحمَة الله" را برای همچو منی گفته بود،اما ...

خود به رحمت و مغفرتش امید افزون تری داشت تا من !

من حتی یادم نمی آمد خدایی هست !!!

روزی ،خسته از تکرار تلخ روزگار ،غنچه ای در دل من شکفتن آغاز کرد .

حس گنگی انگار درون من فرو می ریخت ،

و من نمی دانستم چیست !

صدایی دل انگیزتر از تمام صداها ،در گوش جانم طنین افکند :

"سرانجام انتظارم را پاسخ گفتی !"

سر به زیر افکندم و تابع شرم شدم .

همین شرم بود که بر لبانم قفل سکوت زد .

سکوتم که به درازا کشید،همان صدا دوباره جوشیدن گرفت :

" هنوز قهری با من ؟!آغوش استقبال من گشوده است .سخن نمی گویی فرزند آدم ؟!"

و سخن چگونه می توانست یارای ناتوانی و شرم من باشد ؟!

سنگینی بغض راه را بر کلامم بسته بود و آوایی از حلقومم بر نمی آمد .

اشک هایم در بستر صورت رها شد و من غمی جانکاه را زار گریستم .

در آن لحظه هیچ کلامی غیر از "ظَلَمتُ نَفسی" به کار نمی آمد .

"مهربان تر از خدا برای بنده اش هم هست؟!"،کلام او بود در زاویه پنهان نگاهش !

او نگاه می کرد و من نیز هم !

نگاه هامان ابرازگر بس آرزوها بود .

و من به قصد ثبت این خاطره حجم دار،در دفتر زندگی ام برای او که هیچ گاه از دایره اعتنایش بیرون نبودم ،نوشتم :

من ،روزی که دوباره "تو" شدم ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۶/۰۳
ناموس خدا

خدا

نجواها  (۵۶)

۰۳ شهریور ۹۰ ، ۰۶:۵۷ از حضور تا ظهور...
سلام بر "سیما"ی یک ناموس خدا ! همانی که "او" شده است و کشف کرد هدف زیستن در کره خاکی را...
دل نگاشته ات آنچنان زیبا که هیچ ، با حقیقت متناسب بود که حس همزاد پنداری با تک تک جملاتش تنها حس غالب در من بود . به راستی که همین است ، آن روز که می آییم خود به حال خود می گرییم و آن روز که می رویم دیگران به حال ما...! کاش به روزی رسیم تا همانطور که همه از آمدنمان می خندند از رفتنمان نیز بخندند چرا که اگر پاک زیست کنیم در هنگام وصال به یگانه معبود جز خنده چیز دیگری معنا ندارد!
****
پ.ن 1 : حقته! مخصوصا دفعه دوم!
پ. ن2 : هر دفعه این آیه رو میخونم کلی بهم می ریزم
پ.ن 3: من دقیقا و دقیقا فهمیدم چی میخواستی بگی!
عجب سعادتی که من اولین کامنتتم! به به . راستی تا چند روز دیگه منتظر دلنوشته منظوم من باش!
مراقب خودت و ایمانت باش - حق نگهدارت


سلام مهسای عزیزم
برای قسمت اول حرفات باهات موافقم و خب هیچ حرف اضافه ای نمی زنم.
پ.ن1:بابا دفعه دوم من فقط15 ساعت مشهد بودم که اونم همش بدو بدو بودم.چون تو رو ندیدم حقمه؟!از دور بوسیدمت که!!!
پ.ن3:عمرا اگه بفهمی!!!چون درباره اش با هیچکس حرفی نزدم ولی بگو حدست چیه.
بعله!مدتها بود این سعادت رو نداشتی!
وقتی مشهد بودم همیشه دلنوشته های منظومت رو تلفنی برام می خوندی،اما الان...
منتظرم اساسی!
چشم.شما نیز هم!
سلام علیکم بانو مهربانی ها!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
(بد اخلاق تر از تو تو عمرم ندیدم)


... و گاهی پاجه خاری های بی اندازه کار دست دلمان می دهد
... و این نیز بماند
ان هنگام که سکوت بهترین پاسخ معنا دار است


داغ دلمو تازه کردی با این پستت
تو شبهای قدر یک سوال هر از گاهی مانع اشک ریختنم میشد:فلسفه شب قدر چیست؟اینکه هر سال بیایم و برای خدا اشک بریزیم وبگیم العفو؟
نه باورهام چیز دیگه ای میگن!
منظورتو از پ.ن. اخر نفهمیدم اما از این راز الود حرف زدنها بس خوشمان می اید



سلام
آقا دیگه ... من بد اخلاق نیستم !
برای پاچه خواری ها هم جوابتو می دم.
امیدوارم به جواب رسیده باشی که شب قدر واقعا نعمته
جان سیما خوشت میاد ؟(نیشخند)

۰۳ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۲۶ بی نام(رضیه طالب)
به من میگن اتشفشان معرفت
بی نام چون...


همونی هستی که من فکر می کنم؟!
تو سیل و زلزله و سونامی و هاریکان و کلا حوادث غیر مترقبه معرفتی!!!
سلام دوست خوبم ضمن قبولی طاعات و عباداتون

مطلب زیبا و آموزنده بود

درمورد مطلب آخرت هم اگر خودت به راه حلی رسیدی به من هم خبر بده


سلام دوست جون
هم چنین.
ممنونم.
خودم می دونم باور کن!ولی تو هم درموردش فکر کن.
سلام
گمان می کردم موضوع پست قبلی را ادامه خواهید داد، ولی ظاهرا دوباره زدید به خط دلنوشته!!!.
برای آدم بی ذوقی (کم ذوق) چون من، که شم و فهم ادبیاتمان ضعیف هست زمان می برد تا مطلب را خوانده و مفهوم آن را کامل درک کنیم.اما تا جایی که فعلا خوندم زیباست.
خیلی به عبارت "اَقرَبُ مِن حَبلِ الوَرید" و البته یکی دو عبارت دیگر علاقه مندید که یه جورایی تو همه دلنوشته تون هست؟
بعضی از واژه های گنگ را اگر ترجمه بفرمایید بد نیست.(مثل "انتخای" )
خوب همه که علم و سواد ادبیشون مانند شما بالانیست که معنای این کلمات را از پیش بدانند.
یا حق


سلام
سلسله پستهای بنده کی توالی داشته اند که این بار دومش باشد؟؟؟!!!
سپاس از نظر لطفتان اما حضرت عالی در زمینه برخی گونه های خاص ادبیات تخصص دارید.تاگور و شمس و ...!!!
دقیقا این عبارت را در عمق جانم حس می کنم که کاربرد بیشتری هم برایم دارد.موارد دیگر را اگرچه حدس می زنم اما مایلم نظرتان را بدانم.
"انتخای" اشتباه تایپی بود.عذرخواهی و سپاس بابت اشتباه و تذکر(چه صنعت لف و نشر مرتب نیکویی شد!!!)

راهنمای ای ، چیزی !!!
راستی ، چرا کپی ممنوعه اینجا ؟
پولیه ؟


بشدت عذرخواهم ولی "نچ"!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
چون گاهی پیش آمده مطالبم کپی می شوند بدون ذکر منبع!
با ممنوع بودن کپی شاید بشود این مورد را کاهش داد!مگر اینکه کسی آنقدر بیکار باشد که پای سیستم مطالب را یادداشت کند!!!
سلام
نمازروزه هاتون قبول.
دل نوشته بسیار زیبا و پر معنایی بود.
دستتون درد نکنه. التماس دعا.


سلام
قبول حق انشاالله.هم چنین.
ممنونم.
محتاجم بسیار
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۱۸ بغض و کینه انقلابی
سلام
ان شا الله تقدیرت به نیکی ها مقدر شده باشه
من به روزم مهربون.سریع به من سر بزن.
در ضمن من فهمیدم تو اون پ ن چی گفتی.گفتی یکی بود یکی نبود.غیر از خدای مهربون هیشکی نبود...
پاداش چیه؟و کی بهم میدی؟!


سلام دوست جون
انشاالله.شما نیز هم.
خدمت می رسم.
واقعا با این حدس پاداش می خوای؟!!!
پس "بشین تا بیاد"!!!هه هه
۰۳ شهریور ۹۰ ، ۲۲:۳۰ اتوسرویس بزرگ تک
اتوسرویس بزرگ تک

400Litr Benzin Raaygaan +
Hazineye Safar Be ….

http://Auto-Tak.com

چهارصد لیتر بنزین رایگان
چهار چرخ باد نیتروژن رایگان
در اتوسرویس بزرگ تک
قیمت روغن = قیمت چاپ شده کارخانه روی درب روغن

http://Auto-Tak.com


اینا که گفتید،مال کدوم ماشین من هست؟؟؟!!!
سلام
قبول باشه طاعات و عبادات
جدا زیبا نوشته بودید
التماس دعا


سلام
قبول حق.هم چنین.
ممنونم.
محتاجم بسیار
سلام

خدایا "من" را چنان کن که دیگر نه "من"ی باشد و نه "تو"یی


سلام

دلم را آن گونه که هست،
و آن سان که باید،
چنان با هم عجین کن که از این دو به جز یکی در میانه نباشد.

پست "مرا بخوان..."
کاش کامنت ما هم تبلیغات ماشین بود !!!



صبح وقت نداشتم بیشتر از آن سه کامنت را پاسخ دهم.
عذرخواهم.
سلام ناموس!
قشنگ بود. حرف دیگه ای ندارم.
اگر خواستی به ما هم سر بزن. تازگی ها خیلی سرسنگین شدی. با این وجود من هنوز میام وبت!

ما رو هم بدعا.


سلام پرستو
ممنون.
تازگی ها اصلا وقت ندارم بیام نت اما انشاالله فردا بهت سر می زنم و از خجالتت در میام.
سلام بر تو ای بانوی پاک دامن
نمازو روزه هات قبول
نمیدونم مارو هم جزو رفقای بامعرفتت میذاری یا نه؟؟؟!!
اما ما هم مثل شما زائر بیش از ده روزه امام هشتم بودیم
مطلب آخرت رو هم نفهمیدم چی بود اما همین قدر فهمیدم که اگه کسی ازش میفهمید شما براش پاداشی درنظر نمیگرفتی
التماس دعا دارم ازتون عزیز


سلام بر تو حیفای عزیز
هم چنین.
اختیار داری.اگه بخوام دعا کنم سعی می کنم کلی باشه و نه فقط نزدیکترین هام!
من دفعه اول 3 روز و دفعه دوم فقط 15 ساعت مشهد بودم و مهم اینکه هر دو دفعه نتونستم حرم برم(گریه)
دقیقا درست میگی دوست جون!
تنم به این مشهدی ها خورده دیگه!
آب نمی چکه از این دست!!!(نیشخند)
۰۴ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۱۴ طاهره و طیبه
سلام


درست می بینم؟!
طاهره و طیبه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
واقعا خودتونید؟!
عجب بابا!یادتون اومد یه سیمای بدبختی هم هست!
راستی علیک سلام(لبخند)
در غم هجر رخ مـاه تو، در سوز و گدازیم
تا به کى زین غم جانکـاه بسوزیم و بسازیم؟
اللهم عجل لولیک الفرج

چقدر زیباست که چند روز جز نور نفس نکشی، جز نور نگویی، جز نور نشنوی، جز نور نبینی، جز نور ... نور ...
این روزهای پایانی، التماس دعا


تا به کی؟!
آمین.
همه نور و این زیباست!
محتاجم بسیار
سلام
طاعات و عباداتتون مقبول درگاه احدیت
ما رو در دعاهاتون فراموش نکنید


سلام
هم چنین بزرگوار
حتما دعایتان خواهم کرد.
سلام عرض تشکر و سپاس
باز گیج شدیااااااااااااااااااااااااکه خود گیجتو با من اشتباه گرفتی


سلام
بابت چی؟!
باشه عزیزم.من گیجم اما دقت داری 21 سالمه و ...(چشمک)
سلام
مگه ایرادی داره مطالبتون بدون ذکر منبع کپی شوند؟ "زکات علم نشر آن است"
با وجود اینکه کپی برداری در ظاهر ممنوع است، اما باز هم راحت می توان مطالب را کپی کرد. حیف که راضی نیستید و گرنه می گفتم!!


سلام
بدون ذکر منبع یقینا ایراد دارد،حتی شرعی!
در وب گذاشتن مطالب مگر غیر از نشر است که "زکات" باشد؟!
بله!متاسفانه راحت می شود کپی کرد!
بنده که راضی نیستم کسی کپی کند(بدون ذکر منبع) حال هر که هر چه می خواهد می تواند!
سلام آبجی...
چه حس خوبی داشتم وقتی خوندم مطلبتو.... آخی...!
آیه 186 سوره بقره... )تفسیرالمیزان(
بهم سر بزن
یاعلی والتماس دعا


سلام آبجی
جدا؟!خوشحالم.
سعی می کنم خدکت برسم.
محتاجم بسیار
هدفت از اینکه جواب کامنتمو ندادی چی بود؟
1-قهر؟
2-بی محلی؟
3- بی اهمیتی؟
4-بی ... من؟
5-بی ظرفیتی خودت؟
6-برو...؟
7-... شو؟
....................................................................................................
پ.ن.وقتی برای دیگران مهم نباشی حداقل کاری که می تونی برای تسکین خاطر خودت بکنی اینه که تو ذهنت ادمها رو بی اهمیت کنی


داشتم کامنتا رو جواب می دادم،به کامنت تو که رسیدم،دیسکانکت شدم!بعدش هم نتونستم بیام.
به جان ثنا راست میگم...
این حرف آخرت تعبیر پ.ن 3 بود یا کنایه به جواب کامنت ندادن؟!
سلام. خدا خیرت بده خودتون فهمیدید چی میخوایید؟؟؟؟؟
اما بند دوم نوعی شرک خفی محسوب میشه درصورتی که زیر خوار وارها گنا غلط میزنه اما فکر میکنه که همه چیزش خوبه . به خودمون بیایم.ریا و تزویر تا به کی......
..
شب قدر شب علی هست و علی خود قدر هست .به عشق مولا. یا علی


سلام
خودم که می فهمم خداوکیلی!!!
با حرف شما موافقم.
علی یارتان
سلام دوست عزیزم،

والا به نتیجه ای نرسیدم در مورد پ.ن3 زود باش بگو دلم آب شد


سلام دوست جون
هنوز باید صبر کنی!
یه ذره که بگذره،میام بهت میگم.
سلام دوست..
طاعات و عبادات قبول..
امیدوارم که مهمونی خدا حسابی بهت خوش گذشته باشه...
تو این روزای آخر منو هم تو دعای خیرت شریک کن...

با دردو دلی از یک دوست چادری به روزم..که به شدت نیازمند راهنمایی شماست...
با تشریف فرماییتون خانه ام را منور کنید..
یا علی


سلام عزیزم
هم چنین.
حتما دعات می کنم.تو هم فراموشم نکن.
خدمت می رسم(سعی می کنم)
عید است و دلم خانه ویرانه، بیا
این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا
یک ماه تمام مهیمانت بودیم
یک روز به مهمانی این خانه بیا

سلام خدمت خواهر عزیزم

پیشاپیش عید سعید فطر را به شما تبریک می گم


سلام خواهر خودم
منم بهت تبریک میگم عید رو.
ممنون بابت شعر طلا
ضمن قبولی طاعات، با تعریضی بر برخورد نیروی انتظامی با بدحجابی در مطلب:
"حقوق بشر و مبارزه با بدپوششی"
به روز و منتظر دیدگاه شما در این زمینه ام.


خدمت می رسم.
(البته با وضع فعلی قول نمیدم!!!شرمنده...)
۰۷ شهریور ۹۰ ، ۱۹:۲۲ از حضور تا ظهور...
سلام بر یگانه "سیما"ی دوستی!
خوشم میاد تو هم وضعت شد مثل من! شلوغ پلوغ . یادته بهت میگفتم دعام کن چون فرصتم خیلی کمه! حالا میگم شمارش ثانیه ها شروع شده ...!
انشاالله که تو فرصت کافی داشته باشی برای تمام لحظات زندگیت و البته تصمیماتش!!!

خوشم میاد این روزا وشلوغ پلوغیاش خواب راحتو ازت گرفته


سلام بر یگانه مه سای هستی!(شعر شد ها!!!هه هه)
وضع من کلی با تو فرق داره مهسا!تو فیزیکی شلوغی،من شیمیایی!!!
وضعیتت رو درک میکنم.من از دیروز اینجوری ام!منتظرم مهسا!منتظر!
واقعا انشاالله.برام خیلی دعا کن که شدید محتاجم.
"بگفت آری،چو خواب آید،کجا خواب؟!"
خواب کجا بود که حالا راحت باشه یا ناراحت؟!
بدبختی بدیه مهسا!البته انشاالله همه گیر شه(نیشخند)
واقعا ادم 21 سالش باشه و ............................
برو از ... یاد بگیر که... و ...
از ... یاد بگیر که... و ..................


واقعا؟!
درد بگیری زهرا که کامنت همش سانسور شد!
۰۸ شهریور ۹۰ ، ۰۸:۱۰ طیبه و طاهره

شرمنده
تو که نمی دونی ما تابستون چقــــــــــــــــــدر سرمون شلوغ بود
ولی حق داری قول می دیم بیایم
راستی متن رو کامل کامل کامل خوندم (می دونم الان می گی ممنون نظری نداشتی؟)


دشمنتون شرمنده ولی والا ما هم تابستون شلوغ داشتیم!
دستتون طلا که خوندین ولی من منتظر نظرم!
بعدا نگین نگفتی!هه هه
۰۸ شهریور ۹۰ ، ۲۰:۲۰ از حضور تا ظهور...
سلام بزرگوار
عید فطر بر شما فرخنده باد
عنوان وبلاگ بنده منظوم شد . به روز هستم با دلنوشته :
"ازحضور تا ظهور..."(منظوم)
سپاسی پیشاپیش از نظرات با بصیرت شما -یاحق

هرچند که میدونم تو هم مثل خودم اصلا واسه نت وقت نداری و اینا . نیای هم دلخورت نمیشم. شدید درکت میکنم .(خنده)


سلام خروار!!!
بر شما نیز هم!
خدمت خواهم رسید!!!
اصلا ندارم ها!الان هم تقریبا دزدکی اومدم و هر کی بفهمه،سرمو از تنم جدا میکنه!
تا قبل 1 شنبه عمرا اگه بتونم،بعدش هم اگه هنوز ستاره ای باشه...(چشمک)
عید را بهانه کنیم تا به همه کسانی که دوستشان داریم ، سلامی بکنیم نام شما در اندیشه و مهرتان در قلب ماست.

عیدتان مبارک مهرتان جاوید.


ممنوناز این بهانه قشنگت.
عید شما هم پربرکت.
مولانا می گه:
چو رسی به طور سینا " ارنی" مگو و بگذر
که نیرزد این تمنا به جواب " لن ترانی"

باز یه خورده بعد پشیمون می شه و می گه:
چو رسی به طور سینا" ارنی" بگو و مگذر
چه خوش است از او جوابی، چه " اری" چه " لن ترانی"

ولی آخر از همه وقتی ... می گه:
" ارنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه چه جواب "لن ترانی"

می بینی ... ؟


واقعا زیبا بود میثاق بانو.
تو که با منی همیشه چه جواب "لن ترانی"
عیدت با یه عالمه تاخیر مبارک.. دوس داشتی بیا اونور


عید تو هم با تاخیر مبارک.
خدمت می رسم
سلام
عید گذشته ات مبارک
دیر رسیدم ولی رسیدم!


سلام
عید گذشته تو هم مبارک.
منم دیر ج دادم!این به اون در!!!
کاش می شد به انگشت نخی می بستیم تا فراموش نگردد که هنوز انسانیم!
قبل از آنی که کسی سر برسد،ما نگاهی به دل خسته خود می کردیم
کاش پیدا می شد دست گرمی که تکانی بدهد
تا که بیدار شود خاطر آن پیمان
و کسی می آمد و به ما می فهماند
از خدا دور شدیم...

بروزم


واقعا کاش بشه...
خدمت می رسم
سلام متن قشنگی بود نکته هات هم همینطور
ظلم و ظالم از ما بنی ادم هیچوقت جدا نیست شاید چون اساس خلقت ما از سر عدالت نبود که رحمت بود و نعمت .....
هرجا انسان باشد ظلم هم هست انسان در واقع میراثگذار ظلم است هم در حق خود و هم در حق سایر اعضای کاینات
ظلم این حس خود برتربینی و این اندیشه ی تسلط یافتن بر عالم و حتی خدا
انسان امروز وجود خود را معادل ظلم میداند و گویا خشنود است از این معادله
در این دنیا این انسان است که منشا حق است و شناخت و اوست که ظلم را تعریف میکند
.... با اینحال امید قطعی زمین و زمان به یک نفر است به انکه کاینات و طبیعت بیش از ما منتظرش هستند یک نفر با عنوان انسان کامل
اللهم عجل فی فرجه


سلام
سپاس از اظهار لطف شما.
موافق نیستم که بگویم اساس خلقت ما از عدالت نبوده است که این شاید معادل با این باشد که پدیده ای هست که خداوند عدل خویش را در آن به کار نگرفته است و این کفر است!
انسان حقیقتا گاهی خود ظلم را بنا می نهد،بدون آنکه متوجه گردد با خود و هستی اش چه می کند.اما می شود حق خواه و حق طلب نیز باشد که می شود همان انتظار فرج.
سپاس از نظرتان.
این‌جا بهشتی است بر روی زمین...


خدمت می رسم
من دو سه روز پیش اومدم وبت مامانی
همه ی پستت رو هم خوندم ولی نرسیدم همه ی نظرات رو بخونم گفتم باشه برای یه وقت دیگه
تو که دیگه ما رو آدم حساب نمی کنی ولی ما هنوز هم مامان دوستیم


ممنون که خوندی دختر گلم.
منتظرم نظرات رو بخونی!
اگه بدونی این روزها چه زندگی ای دارم(ناراحت)
خونه و زندگی و فکر و ذکر شلوغ پلوغ شده اساسی!
اگه به سلامتی گوشیم رو پیدا کنم،بهت اس میدم که چه خبره!
ازم ناراحت نباش که خیلی درگیرم.
امدیم نگی بی معرفتیم خانم


تو هیچ وقت بی معرفت نیستی بانو!
آخر هفته اگه نیای،می کشمت!فهمیدی؟!
خطاب یه جناب مسی بوی:
سلام علیکم
بنده چند روزی است که ابدا در فضای مجازی حضور نداشتم و هر دو کامنت حضرت عالی را امروز مشاهده کردم.در پاسخ نخستین کامنتتان باید عرض کنم:
خیر!
اما چطور به چنین نتیجه ای رسیدید؟!!!
ای روزگار!!

رفیقم بودن رفیقای قدیمی.....

دیگه حالا تا ما بهت سر نزنیم بهمون سر نمی زنی!!ای ..........زمونه بدی شده خواهر


رفیق عزیز
شما اگه وب منو یه ذره با دقت بخونین،می فهمین که من چند روزه اصلا نیستم،حتی وب خودم!بعدشم شما که نگین بی معرفت!هر کی ندونه،من که می دونم...!!!
مگه گوشیت گم شده؟


گم نشده ولی این مدت اصلا دستم نبود.کلا خاموش بود و هر جای خونه که فکرشو بکنی،قایم بود.از بس شلوغ بود خونه!مهمتر از اون بخاطر اینکه من همش این ور اون ور بودم و هر از گاهی هم خونه سر می زدم(نیشخند)
سلام طلا جونم.خوبی ؟؟
ببین چقد دوستدارم که باحال نزارم اومدم واست کامنت بذارم.

دردونه جونم همونطور که قبلا گفتم: یک نگاه مهربان مارابس
پس خدایا شکررررررررررررررررررررررررررررررررررت

راستی آره خون من رنگین تره ،بعدشم نترس من از نوع بمش ابجی گله


سلام سوگلی خدا
یعنی حالت خیلی نزاره؟!منم الان مث توام و دارم کامنتت رو جواب میدم ها!
ویروس سرماخوردگیت از کیلومترها دورتر به منم سرایت کرد!
بالاخره یادت اومد اون کامنت قبلیه ها!!!
خون تو که همیشه رنگین تره!
آبجی گله،ماهواره چه خبر؟!!!
هه هه
سلام سیمای عزیز

به روزم ...
منتظرم...
بیا و صفای خانه ام شو
بیا و بگو از چادرت...


سلام گلم
خدمت رسیدم.
بازم میام پیشت.
۱۵ شهریور ۹۰ ، ۰۶:۲۸ اهل صراحتیم
با سلام
با چادری های بی ملاحظه به روزم
اگرقابل میدونید یه سری به وبلاگ ما بزنید و ازنظرات ارزشمندتون ما رو بهره مند سازید
موفق باشید


سلام
خدمت می رسم
سلام

-قلیل همتی در مدح جلیل مَردی
تا چه در نظر آید و چه قبول افتد-



*lما همچنان بی‌کلاسیم و دعوت می کنیم


سلام
خدمت رسیدم!
کلاس و دعوت را چه ارتباط به همدیگر؟!!!
سلام خانم خانما
چطوری؟یه هفته از دست ما راحت بودی باز میخایم خراب شیم رو سرتون.
سرکار خانم ک تشریف میاوردین مشهدمن که زیاد نمیدیدمت ولی دفه اول وقتی فهمیدم نمازای 4 رکعتیتو کامل میخوندی یه دل سیر بهت خندیدم .دفه دوم ک تکرارشد نخندیدم ،باخودم گفتم :مشغله فکری تا چ حد؟؟؟؟؟؟(دروغ گفتم هم خندیدم هم فکر کردم)
حالا خدایی فکرت کجاها بود که حواست به نماز نبود؟؟؟پیش ...یا بقیه شون؟؟؟؟ راستی دفه اخرت باشه منو در چنین مواقعی فراموش میکنیا.


سلام عزیز دل خودم
والا به خدا ما که خوشحال میشیم در خدمت شما باشیم،شما و خانواده محترم افتخار نمیدین.دیشب فهمیدم اومدنت تقریبا حتمی شده و بسی مشعوف شدم.بدون تو اصلا حال نمیداد!
بعله!یادمه چقدر مسخره ام کردین به همراه اون دو نفر دیگه...
مشغله فکری؟!زوج ستاره ها و ...(چشمک)
پیش همه شون مخصوصا اون که اون بالا بالا ها می پره!!!
فعلا که تو نباید منو فراموش کنی!برنج ها و دسته ... باید کار خودشو بکنه دیگه!
فقط اومدم بگم که خواهر خوبم با تمام وجودم دوستت دارم


وای ممنونم خواهر گلم.
منم حس خیلی قشنگی نسبت بهت دارم.
یعنی دوستت دارم دیگه!
سلام

خبر مهم:
از این پس به روز شدن "می خواهم زن باشم" به استحضار هیچ بزرگواری از دوستان نخواهد رسید.(پست فعلی استثناست!)احتمالاْ فاصله زمانی به روز شدن ها نیز کاهش خواهد یافت. دلیل این اقدامات نیز بسیار شخصی است،لیکن ضمن احترام به شعور تمامی مخاطبین محترم، به گمانم این روش معرفت سنج نیکویی است!!!

ما که ندیدیم عملی بشه ! لطفا شعار ندهید


سلام علیکم
بعد از آن پست،مگر به روز شدن به استحضار بزرگواران رسیده است؟؟؟
بفرمایید دقیقا در کدام وب چنین اتفاقی افتاده است که بنده از آن بی خبرم!
شما؟!
سلام دوست من
اگه اهل فیس بوکی حتما به ما سر بزن و به ما بپیوند.
اگر هم نیستی مطمئنم از مطالب خوندنی ما لذت خواهی برد.
در صورت تمایل خوشحال میشم بتونیم با هم تبادل لینک کنیم.
فعلا...


سلام
از فیس بوک متنفرم با اینکه فقط در حالت کلی می دونم چی هست!
خدمت می رسم.
آخ گفتی کربلا...


کربلا...
ان شاالله با هم...


بهترین دعایی بود که میشد برای تو مهربان کرد.
انشاالله...
راستی رفیق، زمانی از درد گفتی... و مشکل جسمی و ...


حالا چطوری؟
درد با تو چه کرد؟؟


نشانش هنوز باقی است.
اما درد دیگری برایم ایجاد شد که هر زمان درد روح پیدا می کنم،آن مشکل جسمی عود می کند!
سیلی خداست دیگر.
کاری نمی شود کرد.
راضی ام به رضایش...
بوق بوق
اومدم بگم ارادت


بوق بوق
خوش اومدی
ما کوچیک شماییم...
سلام گلی..مرسی از حضورت ..آپم


سلام طلا
وظیفه بود.
خدمت می رسم اما تا چند روز نمی تونم!
شرمنده...



خب؟!
سلام

چون بال به بال عشق بستی
تا هست جهان همیشه هستی...

بازم دیر رسیدم
سیما
نمی دونم چرا تو بروز می کنی نشون نمیده


سلام
زیبا بود اما مناسبتش؟!
همینم قبوله ساقی!
اومدنت مهمه و حرفات که همیشه قشنگه.
واقعا؟!شانس خواهر جان،شانس!

نجوا کن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی