آیینه کی بر هم خورد از زشتی تمثال ها؟
در حمایت از موج وبلاگی "حجاب،وقتی زنها مهربانتر می شوند"
این را اسفند ۹۰،جلوی در ورودی یک نمایشگاه بهاره دیدم:
"چادر، مرا به کسی که دوست دارم و دوستم دارد،خواهد رسانید."
آی مسئول مثلاً فرهنگی!
هیچ اندیشیده ای آیا،
که چه می کنی با این جملات بی بدیل قصارت؟!
فرهنگ سازی مثلاً؟!
کدام فرهنگ؟!
کدام حجاب؟!
کدام چادر؟!
تو که فرهنگ این مملکت را در ید قدرت خویش گرفته ای و اندیشه ات تا این حد دون است و حقیر،چه انتظار از مخاطبین تو؟!
تعریف تو از چادر همین است؟!
ابزاری برای شوهریابی؟؟؟
چقدر اهانت؟!
چقدر حقارت؟!
چقدر شقاوت؟!
هفت آسمان حیرت را سیر می کنم که فرداروز چطور در چشمان مادرم نگاه خواهی کرد؟
وایِ من و چادرم با تو و این توهین های هماره ات!
نمی دانی اگر،بدان!
من و دوستانم چادر دوست داشتنی مان را این گونه تعریف می کنیم:
حریم مشکی...
5 متر اقتدار سیاه...
مخروط ناقص مشکی...
انتقام سیلی زهرا...
قامت بلند مشکی...
سنگر هماره مقدس...
قاب مشکی...
تا کور شود هر آنکه نتواند دید!
به نکات خوبی اشاره میکنی
خیلی اوقات بد تفسیر شدن موضوعاتی که کاملا مقدس و ارزشمندن
و همین باعث میشه که قداست خدشه دار بشه و نیتا تغییر کنه
اما شما زیبا تعریف کردی : 5متر اقتدار سیاه
سلام گلسا جان
بد تفسیر شدن و توهین کردن!
ای امان...
5 متر اقتدار سیاه رو بیشتر از همه اینا دوست دارم اما این تعبیر من نیست.
گفتم که "من و دوستانم..."
این تعبیر مال یه دوست مجازیه.
تو لینکهام..."سنگر انفرادی یه بچه حزب اللهی"