پستی از جنس پ.ن!!! (2)
پ.ن1: گویند قدر عافیت را تنها آنانی دانند که در بستر بیماری اند.من می گویم "زمان" - این باارزش ترین سرمایه هستی- تنها برای آنان حیاتی می نماید که ثانیه های عمرشان به بطالت رفته است و روزگارشان به دندان ندامت فشردن بر جگر خطا می گذرد!
پ.ن2: "دختر اگر درد مادرش را نفهمد که دختر نیست" همیشه صادق است،برای همه دخترها و همه مادرها!برای من و مادرم نیز...!
پ.ن3: عمیقاً آرزو می کنم اشک چشم هیچ مادربزرگی،گلوی هیچ نوه ای را به بغض ننشاند.آتش می گیرد این جگر وقتی نوه می داند آنچه مادربزرگ از دلیل اشک به او می گوید،تنها بهانه ای است برای انکار تنگی دل نازنینش!
پ.ن4: زندگی یکی از دوستانم این روزها به معجزه ای بسته است و شب های من تماماً به اشک بر او می گذرد!تقاضای عاجزانه ای است از همه بزرگواران تا برای معالجه اش دستی به آسمان برآرند که خوشبختی و آینده او،رهین همین دعاهاست!
پ.ن5: هفته گذشته مسئله ای را به اطلاع مهسای مهربانی ام رساندم و هر دو تا پاسی از شب،ساحل مژگانمان را از دریای اشک شوره بستیم!در بحبوحه اشک ها،یادآوری خاطرات چندین ماهه آشنایی مان حلاوتی بی نظیر داشت.
پ.ن6: 25 شوال سالروز تولد قمری خواهر بنده است و بنده هم که به حد اعلایی خواهر ذلیلم!!!هر سال در چنین روزی تکرار می پذیرد برای او،این حرف مادر که: "اگر پسر می بودی،نامت صادق می شد!" و حرف من که: "امام صادق را کشتی و خودت آمدی!" دلیل این تکرار بی غرض هر ساله را حقیقتاً نمی دانم!!!
پ.ن7: پاییز که از راه می رسد،سال هم دلش می گیرد که از نیمه گذشت و میعاد موعود (عج) نرسید!لیک ما که تنها شیعه نامی هستیم برای علی،تنگی دل را در غروب زرد پاییز افزون تر حس می کنیم تا غروب جمعه ای تهی از انتظار!
ایول اله واسه عقل و شعور و فهم و معرفت
ای کاش همه این چهار تارو داشتن
سلام
حالا اینهایی که فرمودید،کی داشت؟!
کاش...