هدف آنهایی را که در وبلاگها یا شبکههای اجتماعی پست عاشقانه میگذارند و مخاطبش هم شخص خاصی است، اصلاً نمیفهمم! برای آنها که خاصه درمورد همسرانشان مینویسند و دقیقاً واژگانی را استفاده میکنند که کاملاً در حریم خلوت دونفرهشان جای دارد، واقعاً ابراز تأسف میکنم!
اینکه مـثلاً تو از آغوش همسرت بگویی و حس خوبی که به تو منتقل میشود، چه سودی به حال اطرافیان دارد و چه تأثیری بر حالشان میگذارد؟ باز آنها که این پستها را لایک کرده و پایش کامنت میگذارند، چهقدر بیکار و بیعارند! به کامنتها هم اگر دقت کنید، غالباً یا "خوش به حالت" مینویسند با مقادیری گل و بوس و قلب اضافه! مجردها هم بی هیچ پروایی حسرت دلشان را ابراز میکنند.
نمیدانم یعنی هدف از این پستها همین حسرت دیگران است واقعاً؟ یعنی آدم باید افتخار کند که دیگران را به حسرت واداشتهاست؟ خیلیها شرایط ازدواج ندارند، چه از نظر مالی، چه سنی، چه ... حالا تو بیا از عاشقانههای زندگی متأهلی بگو. دل آدمیزادی چنین را که در فشار قرار میدهی. حالا این خوبیاش کجاست، ... نمیدانم!
گرفتن دست همدیگر در ملأ عام، قرار گرفتن دست مرد پشت کمر زن، نشستن بیفاصله کنار همدیگر و پچپچ کردن در گوش هم در میهمانیها و ... همهی اینها مصادیق زشتی هستند که جوانان انجام میدهند و نتیجهاش اصلاً خوب نیست!
همهی لذت خلوتهای دونفره به این است که عاشقانههایش در همان خلوت باشد، نه اینکه تو جزئیاتش را در بوق کنی و برای همگان به تصویرش بکشانی. عاشق و معشوق بودن که هنر نیست که تو فخرش را بخواهی بفروشی. راستش را بخواهی...
پست عاشقانه خوب نیست!
+ یکی از زشتترین صحنههایی که در عالم میتواند اتفاق بیفتد، این است که مردی کیف همسرش را در دست بگیرد! به مردانگی چنین مردی واقعاً شک باید کرد! مردان فامیل که همه این اتفاق را زشت و ناپسند میدانند. الحمدلله من و همسرم نیز به شدت از چنین پدیدهای متنفریم! بعضیها گرچه هیچ منظوری هم ندارند، اما عمیقاً توصیه میکنم چنین کاری نکنید. اصلاً اصلاً اصلاً وجههی خوبی ندارد.
++ چند وقت پیش دختری را در اتوبوس دیدم، لاک ناخنهایش پرچم آمریکا بود!!! خانمها میدانند. لباس ... هم هست!!!