شاید برای برخی دوستان تکراری باشد، اما من این متن را بسیار دوست دارم...
شیخ رجبعلی خیاط 5 اصل زندگی خود را چنین بیان میداشت:
1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد، پس آرام شدم.
2-دانستم خدا مرا میبیند، پس حیا کردم.
3-دانستم پایان کارم مرگ است، پس مهیا شدم.
4-دانستم کار مرا دیگری انجام نمیدهد، پس تلاش کردم.
5-دانستم خوبی و بدی گم نمیشود و سرانجام به سوی من بازمیگردد، پس بر خوبی افزوده و از بدی کم کردم.
+ روحم چندی است خیلی خسته است. به یک فرار محتاجم!!!
++ دوست داشتن بعضی آدمها واقعاً تاریخ انقضا دارد! از یک جایی به بعد جوری میشوند که دیگر نه میشود و نه میتوان دوستشان داشت.
+++ دلم برای همسرم میسوزد!!!