خیلی نگذشتهاست.
خیلی نگذشتهاست از روزگاری که آنچه پای زنان را میپوشاند، شلوار بود!
نمیدانم از چه زمانی شروع شد اما سرعت فراگیری بسیار بالایی داشت این ساپورت لعنتی!!!
فکر نمیکنم اشتباه کردهباشم اگر بگویم اوایل کسی که ساپورت میپوشید، لزوماً باید از قماش جوانان سانتی مانتال میبود. اما حال مدتهاست نه آن جوانان مصداق میپذیرد و نه سانتی مانتال! حالا مدتهاست که زنان در سنین متفاوت ساپورتهای تنگ به تن میکنند و پوشیدنش هم مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد. ناگفته نماند اصل سخنم روی شلوارهای تنگ و چسبان است و نه فقط ساپورت. شلوار سوارکاری، غواصی، لولهتفنگی و ... همه در یک مجموعه قرار میگیرند.
این که چهطور یک زن حاضر میشود بین این همه مظهر جمال در وجود خود، ران و ساق پایش را به عرصهی تماشا بگذارد، بحثی جدا میطلبد؛ اما من سؤالم اینجاست آنها که حجاب زیبندهی وجودشان است، چرا به چنین خفتی تن میدهند؟!
هدف از این به ساز دشمن رقصیدن چیست واقعا؟! بیشک دشمن بیش از آنکه به انحراف بیش از پیش جوان منحرف بیاندیشد، به انحطاط جوان پایبند به ارزشهای دینی اصرار بیشتری دارد. این همان چیزی است که فهم باید گردد، ولی کجاست عقل؟؟؟
دوست خوبم
دشمن را خوشحال نکن.
به قهقرا رفتن حیثیت وجودیات برای امروزی بودن بهای بسیار گزافی است. نکن! این کار را با خودت نکن!
نخری اگر، نپوشی اگر، دشمن را قویتر نمیکنی. به تولید بیشتر این شلوارهای ناجور راغبترش نمیکنی.
پس بیا یکدلانه جایگاه والای شرافتمان را فریاد کنیم.
بیا حداقل ما که حجاب را بر خویش پسندیدهایم، از این تولیدات استفاده نکنیم.
بیا خودمان را تحریم کنیم!
+ تحمل دوری تو سخت است...