نگاهش خیس عرفان است
قدم هایش پر از معنا
دلش از جنس باران است
کسی فانوس بر دستش
به سان نور می آید
امید قلب ما روزی
ز راه دور می آید...
میلادش مبارک
پ.ن1: قرار بر این بود که در روز عید سعید مبعث با پستی در قالب طنز در خدمتتان باشم،اما از آنجا که روز بی اشک و مصیبت برایم به عرصه ناممکنات پهلو می زند،زمان به روز شدن و نیز قالب پست تغییر کرد.شاید اگر روزی پژمردگی روانم نیکوتر از حال اکنونم بود،همان پست –که کامل است و آماده ظهور- به محضرتان عرضه گردد.
پ.ن2: امید آن دارم که روز میلاد قائم (عج) در سال جاری برایم به نیکویی سپری گردد،به جبران نیمه شعبان سال گذشته ام که تماماً به اشک گذشت!!!تعداد آنان که با رجوعی به تقویم می توانند دانست جریان چیست،از یکی دو تن تجاوز نمی کند و همین بسیار نیکوست!
پ.ن3: 21 و 22 تیر ماه،زمان برگزاری مرحله کشوری المپیاد علمی – دانشجویی است و "ف.آ" عزیزم یکی از شرکت کنندگان این آزمون.استدعایی است عاجزانه از همه بزرگواران که برای توفیقش دستی به دعا بردارند.از خدا که پنهان نیست،از شما چه پنهان که در صورت اجابت دعایتان،معده بنده و چند تنی دیگر از دوستان بابت میزبانی ضیافت شام "ف.آ"،بسیار خرسند خواهند گشت!!!
پ.ن4: در تمام این روزها که حالم اصلاً خوب نبود و آتش دل را به آب دیده خاموش می نمودم،تمامت این آرزو مدام از دلم می گذشت که کاش طلای گنبدش تنها گامی نزدیک تر بود!
پ.ن5: مرا حاجتی در زندگی است که شدیداً برایم حیاتی می نماید.بر سرم منت می نهید اگر برای برآورده شدنش،دستی به آسمان برآرید.
قسمت دوم پست در ادامه مطلب،دل نگاشته ای است در رابطه با عفاف و حجاب...
مطالعه بفرمایید.امید که مقبول افتد...