می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

شیعه‌نامی هستمـ ، میراثــــــِ زهرا، که زن استــــــ و ناموسِ خدا

می‌خواهمـ زن باشمـ

دنیــاى فاسـدِ غـــرب خـواســت بـروزِ زن را، شخصیتِ زن را در روش‌هاى غلط و انحرافى که همراه با تحقیرِ جنسِ زن است، به زور به ذهنِ دنیا فرو کند. زن براى این‌که شخصیتِ خودش را نشان بدهد، بایستى براى مردان چشم‏‌نواز باشد. این شد شخصیت براى یک زن؟! بایستى حجاب و عفاف را کنار بگذارد، جلوه‏ گرى کند تا مردها خوششان بیاید. این تعظیمِ زن است یا تحقیرِ زن؟ این غربِ مستِ دیوانه‌ی‏ از همه جا بی‌خبر، تحتِ تأثیر دست‌هاى صهیونیستى، این را به عنوان تجلیل از زن علم کرد؛ یک عده هم باور کردند. عظمتِ زن به این نیست که بتواند چشمِ مردها را، هوسِ هوسرانان را به خودش جلب کند؛ این افتخارى براى یک زن نیست؛ این تجلیلِ زن نیست؛ این تحقیرِ زن است. عظمتِ زن آن است که بتواند حجب و حیا و عفافِ زنانه را که خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده‌است، حفظ کند؛ این را بیامیزد با عزتِ مؤمنانه؛ این را بیامیزد با احساسِ تکلیف و وظیفه؛ آن لطافت را در جاى خود به کار ببرد، آن تیزى و برندگى ایمان را هم در جاى خود به‌کارببرد. این ترکیبِ ظریف فقط مال زن‌هاست؛ این آمیزه‌ی‏ ظریفِ لطافت و برندگى، مخصوص زن‌هاست؛ این امتیازى است که خداى متعال به زن داده‌است.

ولی امرم،امام خامنه‌ای (حفظه الله)
-----------------------------------------------
این وبلاگ کهفِ دلتنگی های من است.
این‌جا حرف‌هایی را می‌نگارم که مرا به تعالی برساند و امید که سایرین را نیز! هرمِ این نگاره‌ها شاید قندیل‌های جهل و غفلت را ذوب بتواندکرد...
"می‌خواهم زن باشم"
آن‌گونه که "زهرا" بود...
و این آرمانِ من است!

آن‌چه گذشتــــــــ
لطفـــــ دارد خواندنشان

می توان بد شد و بد دید و بد اندیشه نمود!

دوشنبه, ۲۴ مهر ۱۳۹۱، ۰۵:۳۰ ب.ظ

مسافرانی را فرض کنیم که در اتوبوسی نشسته اند. هر کدام در حرفه ای شأنی دارند و صاحبِ جای گاهی هستند. شاید بسیاری از ایشان هم شأنی والاتر داشته باشند از شأنِ راننده ای که هدایتِ اتوبوس را بر عهده دارد. در طیِ مسیر هر مسافری به طورِ طبیعی در دنیای ذهنی و حرفه ای خود سیر می کند و با کنار دستی از همان دنیای تخصصی حرف می زند؛ دنیای اقتصاد و کسب و تجارت، دنیای فن و فن آوری، دنیای تعلیم و تربیت، دنیای علومِ انسانی و فلسفه، دنیای هنر و ادبیات... آیا کسی راجع به اتوبوس صحبت می کند؟ راجع به راننده گی اتوبوس صحبت می کند؟ راجع به راننده ی آن صحبت می کند؟!

حالا فرض کنیم طیِ همان مسیر، راننده ی اتوبوس محکم بزند روی ترمز و کمی هم اتوبوس برود توی شانه ی خاکی و گوشه ی سپر هم بگیرد به گاردِ کنارِ جاده... دیگر آیا کسی حاضر است راجع به دنیای ذهنی و حرفه ای و تخصصیِ خود حرف بزند؟ گیرم که بالاترین متخصصِ علوم هسته ای باشی، وقتی در اتوبوسی نشسته ای که راننده ناشی است، حکماً فقط راجع به راننده گی اظهارِ نظر خواهی کرد. آیا در میانِ اضطرابِ اتوبوس و جاده فرصتی برای ورود به دنیاهای ذهنی و تخصصی باقی می ماند؟ وای به روزی که هر مسافری احساس کند که ولو با گواهی نامه ی پایه ی دوم، یا اصلاً بدونِ گواهی نامه، دست به فرمان به تری دارد نسبت به راننده ی اتوبوس...

نفحاتِ نفت – رضا امیرخانی

ضرب سخن من همان قسمت بولد شده است، با این توضیح که مثال اتوبوس را تعمیم باید داد به جامعه اسلامی!

اینکه در یک جامعه هر فردی و در هر جایگاهی همّ و غمّش معطوف گذران زندگی شخصی خود باشد، اما تنها با بروز یک مشکل – و گاهی حتی در حد یک مسئله- فهم و دانش سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را بالاتر از ولی فقیه و رئیس جمهور مملکت بداند، اصلاً خوب نیست!

و این وصف روزگار ماست...

طلحه و زبیر هم حضرت پدر (ع) را در فن حکومت داری ناتوان می دانستند!!!

عینک های بدبینی را از روی چشم هاتان بردارید لطفاً!

من ولی فقیه و رئیس جمهور را مصون از خطا نمی بینم. آنها که مرا می شناسند، می دانند که تحت هیچ شرایطی سکوت در برابر ظلم را هم برنمی تابم! (که گناه پذیرشش با گناه همان ظلم برابری می کند!) اینجا هم بحث بر سر این نیست که نقدها را باید فروکوبید...به هیچ نباید چنین باشد! من هم عمیقاً معتقدم که نباشند اگر نقدهای مشفقانه، اداره صحیح جامعه بنای امکان نمی گذارد.

مقصود کلام من تنها آن دسته از مدعیان است که حس خودبرتربینی شان عجیب آدمی را می آزارد!


پ.ن۱: کاش توانسته باشم منظورم را دقیقاً بیان کرده باشم تا جنجال کاذبی در کامنت ها ایجاد نگردد!




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۲۴

نجواها  (۵۰)

الله
سلام سیمای عزیزم
یکی از مشکلات همینه که تو حوزه هایی که تخصص نداریم اظهار نظر می کنیم مخصوصا اگه رسانه ای باشه .... و این یکی از مشکلات عقلهامونه. اگه اسمشو بشه عقل گذاشت!

خدا یارت


سلام طلا
کاش فقط اظهار نظر باشه فاطمه...بالاتر دونستن معضلی شده برای خودش!
سلام شیر زن
ارتباط جالبی برقرار کردی
اولش بگم که از مخاطبای پراپاقرص جناب امیرخانی بزرگم ! و الان که متنشونو دیدم اینجا ذوق زده شدم !
بعدشم گل گفتی آبجی جون
همینطوره . گاهی ندونسته و آگاهی نداشته اظهار نظر کردن و بدتر از اون توی جامعه حرف غلط رو رواج دادن مرض بزرگی هست که خدا از این کشو و ملت دور کنه الهی ...
اللهم الرزقنا بصیرت ...


سلام بانو
شیرزن؟! من؟!
وای از این حرف غلط رو رواج دادن!
امیرخانی بزرگ؟؟؟
با سلام
به وبلاگ حامیان دولت ولایی نیز سر بزنید. مطالب ما را با دقت بخوانید و نظر دهید. در صورت تمایل به همکاری و حمایت سایبری از گفتمان و عملکرد دولت، به ما اطلاع دهید. به امید پیروزی حق بر باطل

همه تو مشکلات عقب میکشن و فحش میدن به رهبر و رییس جمهور


سلام
خدمت می رسم.
عقب کشیدن این کشور را لنگ خواهد کرد.
سلام
درست می گی.
نقدهای مشفقانه مثل تموم نقدهای داخل خونوادگیه و می تونه اشکالات رو اصلاح کنه
اما امون از روزی که هر کسی برای پشت پا گرفتن دیگری ، بخواد نقدهای جهت دار کنه و هرج و مرج راه بندازه و کارشناس همه چی بشه.


سلام
دقیقا...
نقد هم باید تخصصی باشه
۲۵ مهر ۹۱ ، ۱۰:۰۱ تبسم ظهور
سهلاااااااااااااااااام.
خوفی؟؟؟
تازه کتابش رو گرفتم و لی هنوز نخوندمش
راغب شدم سریعا شروعش کنم.
واسه مطلبتم خیلی موافقم اننننننننننننننننننننننننقدر حرصم میگیره طرف هیچی حالیش نیستا میشینه واست از انتقادات وارده بر سیاست کلان حرف میزنه...
دوست دارم خففففففففففففش کنم.


سلام
ندا جان...تو رو خدا به اعصابت مسلط باش!
نفحات نفت واقعا کتاب خوبیه.
سلام بر تو اى جوادالائمه!
و بر آن بارگاه خدایى‏ات که تا دامنه قیامت، چشم‏نواز همه از ره‏رسیدگانِ خسته خواهد بود.
براى هروله از «مروه» دلت تا «صفاى» کاظمین، راهى نیست.
در این حج ولایت و عشق همیشه در «سعى» باش؛ که بى «سعى» نمى‏توان به «صفاى» جمال دوست رسید.


سلام بر امام جوان شهید ما...
۲۶ مهر ۹۱ ، ۰۹:۱۰ امیر و بانو
سلام
وب زیباتون رو خوندیم البته برخی از پستها رو
با اجازه شما لینکتون کردیم
خوشحال میشیم بما سر بزنین البته لینک و نظر فراموش نشه


سلام
خوشحالم.
خواهش می کنم.
لینک هم اجباری است؟!!!
خدمت می رسم.
۲۶ مهر ۹۱ ، ۱۹:۰۰ تو را من چشم در راهم...
بار الهـی ؛ راه مـا راه علیست
نائب بر حق او ، سید علیست
یا علی ، یا مرتضی ، ما رسته ایم
از نیـاز بر اجنبی وارستــه ایم
دست با حامی حیدر بسته ایم
عهد بر خم ولایت بسته ایم
بر بسی تحریم و سختی تاختیم
یا علی گفتیم و ایران ساختیـم


سپاس بانو
۲۶ مهر ۹۱ ، ۱۹:۱۱ تو را من چشم در راهم...
سلام گرامی
هر جا نقدی از ولی فقیه شنیدم و گله و شکایتی ...چنین گفتم:
حضرت علی معصوم بود و علم ازلی داشت...به چشمه سار غیب متصل بود اما در شهر کوچک کوفه آن زن شوهر از دست داده و فرزندانش را ندیده بود تا آن شب تاریک!!!
علی حیدر تحت فشار مجبور شد نا اهل را مامور حکمیت کند... علی که صاحب ضربه ی عظیم در خندق بود.
حال از سید ما چه توقعی است ؟ به درد 60 میلیون چکونه برسد؟تک تک...
سید علی چطور تحت فشار دوست و دشمن آنچه می پندارد درست است را انجام دهد؟مگر می توان؟ از دوست نادان و دشمن دانا؟
کمی نزدیک تر بیاییم.
در یک خانه با چند فرزند یک پدر چگونه می تواند عدالت را برقرار کند؟ در حالی که همه ی فرزندان با همه ی خوی و خصل انسانی که زیاده خواهی بخشی از ان است را راضی نگه دارد؟
ما دنبال مدینه فاضله هستیم... اما باید بدانیم همه ابزارهای ان فراهم نیست.
اولین ابزار ما هستیم. ما که بازیچه مرغ هستیم و با افزایش قیمت آن دین و اعتقاد را ارزان تر می فروشیم . نرخ دلار شده رگ حیاتی ما...عجب!!!
ما زیاده خواه شده ایم. ما مصرف گرا شدیه ایم. ما شکمباره شده ایم...ما صبر و تحمل را فراموش کرده ایم. ما قناعت را از یاد برده ایم. اقتصاد مقاومتی بی معناست برای ما...
ما........ من دلم پر بود از همه ی نگفته هایم.
ببخشید. امیدوارم این کامنت من چون متن شما گویا بوده باشد.


سلام عزیزم
ممنون از این همه صلابت...
خیلی حرفای خوب و دلایل متقنی داشت کامنتتون.
به قول حاج آقای پناهیان"چرا ما از ولایت فقیه یه دیکتاتوری به حق رو انتظار داریم؟!"
۲۶ مهر ۹۱ ، ۲۱:۳۵ محمد صفابخش
پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد. به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی!صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی! پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟ پاسخ شنید: کی هستی؟پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو!باز پاسخ شنید: ترسو!پسرک با تعجب ازپدرش پرسید: چه خبر است؟پدر لبخندی زد و گفت: پسرم خوب توجه کن....و بعد با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی! صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی!پسرک باز بیشتر تعجب کرد.پدرش توضیح داد: مردم میگویند که این انعکاس کوه است ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است. هر چیزی که بگویی یا انجام دهی،زندگی عینا" به تو جواب میدهد؛ اگر عشق را بخواهی، عشق بیشتری در قلب بوجود می آید و اگر به دنبال موفقیت باشی، آن را حتما بدست خواهی آورد. هر چیزی را که بخواهی، زندگی همان را به تو خواهد داد .


سپاس
نخ تسبیح را نیافتم!



و بنده نیز منظور شما را!!!
با عرض شرمندگی...
گل گفتی!

انقد بدم میان ازینایی که خودشون رو علامه ی دهر میدونن و تا تقی به توقی میخوره شروع میکنن به اظهار فضل کردن!اونم با یک سری حرف های سخیف!

چطور مطوری؟


بسی سپاس بانوی مجاهد.
حالا خیلی عصبانی نشو!
شکر خدا...
۲۹ مهر ۹۱ ، ۰۴:۵۶ سید دانیال
این کتاب نفحات نفت امیرخانی خودش یه نمونه خیلی قشنگ از انتقاده...با اینکه به همه جای مملکت می توپه اما معلومه دغدغه تصحیح داره نه تخریب...
ان الانسان لیطغی-ان راه استغنی...اینه دیگه قضیه اینه...البته در همه جنبه ها نه فقط سیاسی اجتماعی
با افتخار لینک شدید...البت اگر رضایت دارید!!!!!!!!!!!!


بله...بنده نیز نفحات نفت را کتاب خوبی می دانم که مباحثش بسیار مفید فایده است.
کاش دولتمردان نیز بخوانند!
بابت لینک خواهش می کنم ولی شما آدرس وب نگذاشته اید که بنده خدمت برسم!
۲۹ مهر ۹۱ ، ۰۵:۳۸ مـصــطــفـــا
سلام علیکم
متاسفانه نظرتان راجع به پست اخیر وبلاگ قرار دل ثبت نشده...
البته حتما ان شاء الله خیر است اما اگر مجددا نظرتان را ثبت نمایید استفاده خواهم کرد
ضمنا عذرخواهم که متاسفانه وقت نداشتم مطلب این پستتان را بخوانم.


سلام
هر وقت فرصت کنم،دوباره فکر می کنم تا خاطرم بیاید و تایپ کنم!!!
خواهش می کنم.
سلام
وبلاگ زیباوپرمحتوایی دارین
درصورت تمایل ازوبلاگ مادیدن فرمایید
صمیمانه منتظرحضورگرم شماهستیم
اجرتون باآقا
یاعلی


سلام
سپاس از نظر لطف شما.
شما بفرمایید کجا خدمت برسم؟!!!
سلام
خوشحال میشم نظرت رو در مورد مطلب جدیدم بدونم


سلام
خدمت می رسم.
۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۴:۲۶ سید دانیال
گذاشته بودم به جون خودم...حالا دوباره...بسم الله


بنده که حذفش نکرده ام!
خدمت می رسم.
۳۰ مهر ۹۱ ، ۰۶:۰۲ دانیال جون
سلام ،نه برای آخرین بار...!

نفحات که معرکه است... ولی

این نفس بد اندیش آدم شدنی نیست - این کافر بد کیش مسلمان شدنی نیست
واقعا بد ندیدن و بد نشدن و بد نیاندیشیدن سخته و یک دل با انصاف میخواد...
انشاالله خدا کمک کنه!!

وقت نمیکنم واسه همه پستهاتون نظر بنویسم ولی میخونمشون
خیلی هاش مثل همین و میم مثل مادر و چوب خدا و پستهای انتظار و ... دلنشین و حرف دل بود
برقرار باشید ای زن مسلمان!

ممنون که به ما سر میزنید
یا علی


سلام علیکم
البته که سخت است اما نشدنی هم نیست!
تعدی نکردن از جاده تقوا و انصاف حقیقتا مشکل است اما با مراقبت و مواظبت نفس می شود راه را طی کرد!
البته ما که اهل نیستیم!
سپاسگزارم بزرگوار.
۳۰ مهر ۹۱ ، ۱۴:۰۸ بگذار گمنام بمانم
سلام

به خونه ی منم بیا

وبلاگم هر روز بروز میشه

دوست داشتی منو با نام " کبوترانه " لینک کن

منتظرتم



سلام
خدمت می رسم و نظرم را عرض می کنم.
۳۰ مهر ۹۱ ، ۲۰:۳۳ امیر و بانو
سلام خانمی
ما همچنان منتظر حضور گرمتان در کلبه بی ریای خود هستیم
البته اگر لینک کنید بسی ما را مسرور ساختین



سلام
خدمت می رسم.
اجازه بدهید بررسی کنم...چشم.
بله...متاسفانه برخی معاندانه نقد می کنند. چه قدر حرف رهبر در مورد خانم های بد حجاب در خراسان شمالی تامل برانگیز بود



نقد هم "گاو نر می خواهد و مرد کهن"
بله...البته عجیب نبود!
من هم با امر به معروف و نهی از منکری که با تذکر شروع بشه،خیلی مشکل دارم!
خوب بود
باید فکر کنم


مدتی ست مرا نشانه رفته ای رفیق...!



کاش باشه...
منظورت چیه انار خوبم؟!
چکار کردم مگه؟
۰۲ آبان ۹۱ ، ۰۷:۳۹ سید محمد عبداللهی
با سلام... امروز فرهنگ نقد منصفانه در کشور کیمیا ست.... بیشتر تزریق سم و زهره تا نقد



سلام
نقد را بیاموزیم.
عرفه‌ : این همایش بزرگ شناخت و خودسازی که سالار شهیدان برامون با نیایش عالی ش بر پا کرده. عرفه رو از دست ندیم چرا که تنها امید جاماندگان از بخشش خداست.

حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد غفران برای او نیست مگر آنکه عرفه را درک کند.

روز عرفه روز دعا و درخواست است. این روز استجابت دعا و آرامش در رحمت الهی را دریابیم



عرفه عسق است و بس!
التماس دعا
۰۲ آبان ۹۱ ، ۱۱:۵۱ مـصــطــفـــا
سلام علیکم
اساسا نقد کردن خیلی آسان تر از عمل کردن است. هر کس که اندک اطلاعاتی در قضیه ای داشته باشد در حدی توان نقد دارد و نمی توان نیز بر او خرده گرفت که چرا وارد حوزه غیرتخصصی ات شده ای!البته قطعا خود را بهتر و قدرتمندتر دانستن از شخص مورد نقد از مورد بحث بنده خارج است و مسلم است که نادرست است. اما این که ما چشم و گوشمان را ببندیم و هر اتفاقی افتاد بگوییم حتما صلاح بوده و جناب رئیس جمهور احاطه بیشتری بر مشکلات دارد و... کاملا اشتباه است.این قضیه -البته با تفاوت هایی- در مورد ولی فقیه هم صادق است. وقتی شما مشکلی را در کشور ببینید و آن را به ولی فقیه ربط دهید اگر واقعا به طور مستقیم به ایشان ربط داشته باشد؛ آیا باید چشم پوشید و گفت حتما مصلحت این گونه بوده یا اینکه جرأت نقد به خود داد؟؟!خود مقام معظم رهبری (حفظه الله) نیز بارها تاکید کرده اند که باید فضای نقد وجود داشته باشد و اساسا در چنین فضایی است که مردم احساس نزدیکی با مسئولان می کنند و فضای کشور بارور می گردد.البته این موضوع الزامات خاص خود را می طلبد. ضمن اینکه بنده هم قبول دارم که خیلی از افراد حرفهای کاملا بی ربط می زنند و روشن است که کوچکترین اطلاعاتی نیز از مبحث مورد نقدشان ندارند... اما به نظر می رسد ما باید خودمان را بارور کنیم تا بتوانیم پاسخ مستدل و صحیح به آنان بدهیم نه اینکه دهانشان را ببندیم...این نکته را هم بگویم که روی سخنم صرفا با شما به عنوان نگارنده این مطلب نیست چون احتمالا با بنده هم عقیده اید اما شما یک سوی موضوع را اشاره کرده اید، احساس کردم باید به طرف دیگر نیز توجه کافی داشت و الا احتمال خروج از طریق اعتدال وجود دارد...دعا بفرمایید. عرفه نزدیک است و...یا باقرالعلوم (علیه السلام)



سلام
جداگانه پاسخ خواهم داد.
خطاب به جناب آقای مصطفا:
سلام
من با نقد موافقم...خیلی هم موافقم!حتی اگر حوزه تخصصی نباشد و صرف اطلاعات و دانش شخصی موجبش باشد.
آنچه که در این پست بر زبان رفته است، "بالاتر دانستن فهم مثلا سیاسی" است!
حتی اگر رئیس جمهور اشتباه هم بکند،من -اگر یک فرد عادی جامعه باشم- نمی توانم ادعا کنم بیشتر از ایشان سر از سیاست درمی آورم!
من به هیچ وجه محافظه کار و ظلم پذیر نیستم که اگر اشتباهی ببینم،به حساب مصلحت بنویسمش و از آن به راحتی درگذرم!تاکید می کنم بحث فقط بر سر بالاتر دانستن فهم است!
در زمینه سیاست مثلا می توان شم سیاسی را تعریف کرد که ممکن است رئیس جمهوری نداشته باشد و فرد عادی جامعه از آن برخوردار باشد.اما فهم...
ای خدای عرفه !
تنها تو میبینی که چگونه بی حضورش صحرای عرفاتمان را باتلاقی عمیق پوشانده ...
اللهم عجل لولیک الفرج.
التماس دعا



امروز همه را دعا کنیم...
سلام
مطلبی که از کتاب "نفحات نفت" ارائه دادید بسیار به جا و درخور تحسین بود
گرچه معصومین همان 14 تن در عالم هستند و خواهند بود اما در تفکر شیعی ،جایگاه ولی فقیه می طلبد که همچون معصومین مصون از هرگونه خطا و ایرادی باشد

یا حق



سلام
ضروری به نظر می رسید.
همچون معصومین؟
مصون از خطا و ایراد؟
شما ایده آل را ترسیم کرده اید و این البته مورد مخالفت بنده نیست،اما سخن شما تنش زاست!
هنر ولی فقیه تلاش برای گناه نکردن و پاک زیستن در عین عدم عصمت است!
هنر ولی فقیه الگو قرار دادن معصومین است،نه "همچون" آنان زیستن!
سلام !
به امید ِ روز های روشن تر .



سلام
انشاالله...
۰۳ آبان ۹۱ ، ۱۸:۲۹ امین قاسمی فر
با سلام.
بوی فتنه می آید!!
سری به ما بزنید..



سلام
خدمت می رسم.
۰۴ آبان ۹۱ ، ۰۲:۱۳ تو را من چشم در راهم...
سلام

عیدتان مبارک و محتاج دعای خیر دوستانیم در روز عرفه.....به رسم دوستی



سلام
عید شما هم مبارک.
انشاالله امروز همه،همه رو دعا می کنیم...
سلام
عیدت مبارک عزیزم :)
آخرین کامنتی که ازت ثبت شده همونیه که نوشتی بدبختی بود برا خودش!
من موندم تو چطوری نظر میگذاری که کامنتهات ثبت نمیشن؟!!!!!



سلام
عید بندگی تو هم مبارک بهشته بانو.
واقعا بدبختی بود ها!
فکر کنم باید زور بزنم که نمی زنم!!!(نیشخند)
یادم رفته قبلا با چه نامی اینجا کامنت میذاشتم
از من برمیاد دیگه
اول که ام ام بود اما....
الان چیه؟.



چی بگم بهت آخه؟!
ماهی قرمزی، ولی دوستت دارم!
بیرون از اینجا بهت تقلب می رسونم!!!
۰۷ آبان ۹۱ ، ۱۷:۲۰ امیر و بانو
سلام خواهرجون
یه پیشنهاد داشتم
اولا اینکه ما خودمون عاشق صدای حاج آقامنصورارضی هستیم و در بیشتر مراسم های مسجد ارک شرکت میکنیم اما در این ایام عید بهتره از نجواهایی استفاده بشه که بیشتر حال و هوای عید رو داشته باشه
البته فقط در حد پیشنهاد بودا
راستی همچنان منتظر شما هستیم
لینک و نظر هم یادتون نره



سلام بانو
کد نوای وب من متغیره و تا خود سایت بچه های قلم تغییرش نده، من نمی تونم کاری بکنم.
ببخشید...یادم رفته بود.
خدمت می رسم.
سلام بانو سیما
دوستت دارم



سلام
(آخه من چطور بگم بارسلونای عزیزم؟! ...صد دفعه گفتم یه اسم خوب رو خودت بذار!!! هه)
منم دوستت دارم طلا...
سلام خواهر
خداقوت.به روزم با نامامه ی ...ویژه دعا.



سلام
ممنون.
خدمت می رسم.
سلام رفیق

ببخش که دیر آمدم. سرم شلوغ بود کمی...


مرا نشانه گرفته ای یعنی پست هایت دارد با من حرف می زند
درد من را می گوید
زبان حال مرا

و این خوب است. نه؟!



سلام انار خوبم
خوشحالم که اینگونه است.
اینکه حرفها را می شنوی...
راستی عزیز کامنتی نبود وگرنه تایید می شد...



کامنتها جدیدا دق میده آدم رو تا ثبت شه!
مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد ...
امام موسی کاظم(ع)
التماس دعا



ممنون
کــــور کورانه به میخانه مرو، اى هشیار

خـــانه عشق بــــود، جــــــامه تزویر برآر

عـاشقانند در آن خانه، همه بى سر و پا

سروپـــــایى اگرت هست، در آن پانگذار



سپاس
۰۹ آبان ۹۱ ، ۲۱:۰۳ امیر و بانو
هنگامه شادی شده
لطف خدادادی شده
شهر مدینه غرق نور
از طلعت هادی (ع) شده
میلاد علی ابن محمد الهادی (ع) ، جد امام زمان (عج) بر شما و همه دوستداران اهل بیت مبارک



عید شما هم پر برکت...
سلااااااااااااااااااااام
چطوریااااااهی؟

جات خالی امروز رفته بودیم بیت حضرت آقا! شیر کاکائو و شیرینی هم خوردیم تازهشم! دلت بشوژه!

شاید باورشون نشه! اما امروز یه خانومی رو دیدم که چادرش صورتی بود، و همینطور شلوار صورتی! فکر نکنین منظورم چادر گلداره ها! نخیر! چادر لبنانی یا شایدم چادر ملی بود با رنگ صورتی! با شلوار صورتی ست به همون رنگ! خیییییییلی تعجب انگیز ناک! دقیقا تو خیابون جمهوری تقاطع ولیعصر! آآآآآآآآی کشته منو اینجور فرهنگ سازی ها! الان میخوان بگن چادری ها دلشون خیلی شاده؟ راه دیگه ای نبود؟!! :دی به نظر من که کاملا مصداق «لباس شهرت» بود و پوشیدنش حرام! البته اگه فتوای بنده رو بخواین! خییییییییلی ضایع بود!
ایییییییییییییش



سلام
حالا دیگه ما رو جیزک میدی!ها؟!
باشه مجاهد خانوم! هیییییییییی روزگار...نوبت ما هم میشه!
شیرکاکائو و شیرینی بخش مهمش بوده!احتمالا به همینا معتاد ژشدی! (بشوژه ؟ بذار به خانوادت خبر بدم!!! نیشخند)
صورتی؟؟؟ بازم دم خانم نامداری و خاله بهار گلهای زندگی گرم!
شک نکن لباس شهرته!
پلنگ صورتی بوده یارو!!!

دقیقا همینی بود که گفتی! " پلنگ صورتی"




توصیفاتت همین بود خب!
تو هم می رفتی جلوش آهنگشو اجرا می کردی،طرف شاید از رو بره!!!
هه
۱۲ آبان ۹۱ ، ۱۹:۳۳ بال پرواز محمدرضا
مطالب خوبی دارید
موفق باشید



متشکرم.
شما نیز هم...
قیامت بی حسین معنا ندارد
شفاعت بی حسین معنا ندارد
حسینی باش که در محشر نگویند
چرا پرونده ات امضا ندارد

با عرض سلام با (وقتی سیاه پوشی محرم مد روز میشه !!!) به روزم منتظرتونم

نظر یادتون نره - یاعلی



سلام
خدمت می رسم.
سلام.. تشکر از شما به خاطر ارسال مطلبتون در "حرف تو"



با آدرس: http://harfeto.ir/?q=node/2613

در این سایت انتشار یافت.

چشم به راه مطالب خوب شما هستیم.

هدیه سایت "حرف تو" به شما:
امام حسین علیه السلام فرمودند: حوائج خود را از کسی درخواست نکن ، مگر از فرد متدین یا جوانمرد یا شریف و نجیب .



سلام
من مطلبم را ارسال کردم؟؟؟
پس چرا بی خبرم؟
به هر حال سپاس.
هدیه خیلی خوبی است.ممنون
سلام
ارتباط جالبی برقرار کردین. مخصوصا که دست به قلم خوبی هم که دارین متنو بیشتر پذیرفتنی کرده...
یه نکته: متاسفانه مردم ما چهار شغله ان: اول حرفه تخصصی که هر کس بدان مشغول است دوم حرفه دکتری! کافی است کمی سرما بخورید آن وقت دوست و رفیق و خاله و عمو همه دارو تجویز می کنند! سوم مرجع تقلید یا نهایتا کارشناس مذهبی! کافی است یک سوال شرعی برایتان پیش بیاید و از هر کسی بپرسید قتوایی مخصوص خود صادر می کند! و چهارم کارشناس مسائل سیاسی! که این دیگر کاملا مشهود است و نیازی به توضیح و مثال ندارد!!!



سلام
از نظر لطف شما متشکرم.
توضیحات شما الحق حرف حساب است و پاسخ ندارد!
حضرت پدر؟! این اوصاف چیه به حضرت علی علیه السلام می‏چسبونید؟ اسم و کنیه‏ی حضرت مشخصه؛ نیازی نیست خلاقیت به خرج بدید.



حالا چرا این قدر بی ادبانه نقد می کنید؟!
"حضرت پدر" حاصل خلاقیت بنده نیست. خیلی ها می گیندش!
ضمنا این تعبیر -که به زعم بنده بسیار دوست داشتنی است- چسباندنی نیست!عنایت بفرمایید به این حدیث نبوی:
أنا و علی آبوا هذه الامه
دقیقا چون مدتیه اینجور خلاقیت‏ها باب شده تند نقد کردم. چون به نظرم شخصیت معصومین رو در گیر نوعی نگرش احساسی خالی از تفکر می‏کنه. حدیثتان هم حجتی بر کارتان نیست. ائمه علیهم السلام را باید با همان نام و رسم خودشان یاد کرد.



شما نظر خودتان را دارید، بنده هم نظر خودم را!
هیچ کس تا به حال بر این عنوان اشکالی وارد نساخته است.
بنده نیز به نظر اکثریت غالب توجه می کنم!
"حضرت پدر" اگر توهین باشد، می شود حرف شما را قبول کرد. اما این عنوان مقام والای مولا را نشان می دهد.
ضمنا نقد تند و بی ادبانه بسیار با هم تفاوت می دارند! البته شخصیت شما از توضیحات کناره وبتان پیداست!
ابایی ندارم از شخصیت کنار وبم :)



مگر من گفتم دارید؟!

نجوا کن

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی